سالهای درازی از آن روزی مـیـگذرد که نـمـایـشنامۀ «میراث» نوشتۀ روان شاد استـاد عـبدالرشید لطیفی در بهار سال 1322 خـورشـیـدی در شـهـر کــابـل بـه نمایش در آمد. در کـنـار شخـصیت های دیــگــری کــه در جـغـرافـیای هنری این نـمـایـشـنـامـه میـزیـستند، میرزایی کم ســواد و پُــر ادعـایی نیز فرصت زیستن یـافـتـه بود. نقش این میرزا را به جوانی داده بـودنـد، تـازه راه یـافتـه به تیاتر، که هـنوز او را در ایـن اقلیم نامی و نشانی نـبـود. امـروز آن جـوان در پـلکان هشتاد ســالـه گــی ایـستـاده اسـت، چــنـــان تــنــدیـسی با مشعلی از نام و نجابت. چنان فاتحی بر سکوی پیروزی و افتخار! و ایـن جشـن هـشتـاد سـالـه گی بر او مبارک باد! هر چند به تعبیری از شمس تـبـریــــــز مــبــارک خــود، اوســت، ایام می آیند تــا بــر چــنـــیــن کـــســانــی مبارک شوند... ا
اوزبیک تیلی سوزلیگی، نورالله آلتای
بنیاد اجتماعی و فرهنگی بیانی یوتوب
استاد ملا تاج محمد سرپلی در یوتوب
استاد ملا تاج محمد سرپلی در فیس بوک
قرآن الکریم با ترجمه به چند زبان
بابر ایزیدن، دکتور شفیقه یارقین
اوزبیکی شعرلر، امان الله قویاش
یورتداش، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
دُر دانه لر، دکتور فیض الله ایماق
اوزاق یــولــلار، ادبی و فرهنگی
حیات پنجره سیدن، فضل احمد بورگیت
آلتین کَمَلـَک، عبدالله تاشقین
آلتین یپراقلر، محمد کاظم امینی
اجتماعی و فرهنگی، فیض الله قرداش
ابزار های ضروری برای سایت و وبلاگ
آلتین فلم، اوزبیکلرنینگ افتخاری
گلزمین وفا، اشعار سید محمد دروگر
باله لر، آیدین مالمو مدنی نهادی
امیر علیشیر نوایی، مکمل اثرلری
برگردان الفبای کریل به الفبای عربی
پیوند های مهم
چــنـدی قـبـل ضــمـن بــازدیــد از کشور فـرصـت میسر شد تا در شهر باستانی هـرات نـیـز تـوقـفـی داشـتـه بـاشم و با چــهــره ایـن شـهـر از نــزدیـــک آشــنـا گــــردم. شـهــر بــاســتــانـی هرات که زمـــانـــی بـا خـیابان های منظم ریگی، درخــتــان کــنــار خیــابــان هـا و جـویبار های ممــلــو از آب جـلـب تــوجـــه مـی کـرد و آثــار تــاریــخــی و... ا
دوره تیموریان هرات یکی از با عظمت ترین و درخشان ترین دورۀ تاریخ کشور محبوب ما افغانستان محسوب میگردد که متأسفانه در تاریخ های رسمی و سرکاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابر تسلط ذهنیت قبیلوی در دربار های گذشته متأسفانه دورۀ تیموری ها مورد پژوهش و بررسی قرار نگرفته، امروز نیز برای روشن شدن این دوره کمتر توجه مبذول میگردد. بجای پرداختن به این دوره مشعشع که رنسانس شرق می نامند بیشتر به دورۀ افسانوی آریایی می پردازیم و یا تاریخ معاصر کشور را که جز جنگ های برادرکشی برادران سدوزایی و محمد زایی و کرنش در برابر استعمار انگلیس و عقبمانی وحشتناک از کاروان تمدن دستاوردی ندارد، برجسته می سازیم. درحالیکه دورۀ تیموریان هرات از نگاه رشد فرهنگ، ادب، علم و صنعت با هیچ دوره یی قابل قیاس نبوده، بقایای تمدن تیموریان هرات تا امروز نیز باعث شهرت کشور ما گردیده است.
پژوهش همه جانبۀ این دوره فرصت کافی لازم دارد که در آینده علاقمندان این دوره به آن خواهند پرداخت. درین یادداشت کوشش شده تا معلومات مختصر در مورد کتابخانه های این دوره، خدمت خواننده گان تقدیم گردد تا مدخلی باشد بمنظور بررسی تمدن تیموریان هرات.
با جلوس شاهرخ میرزا در اریکۀ سلطنت نویسنده گان، شعرا، ادبا و هنرمندان از هرگوشه و کنار به هرات رو آوردند و مرکز تمدن تیموری از سمرقند که به همت امیر تیمور کورگانی به عروس شهرها و جایگاه دانشمندان و صنعتگران و هنرمندان تبدیل شده بود به هرات انتقال یافت. هرات با وجود تحمل تخریب حملۀ چنگیز در مدت بیشتر از صد سال مرکز علم و هنر باقی ماند. شاهان فرهیختۀ تیموری همچون میرزا شاهرخ، بایسنغر میرزا و سلطان حسین میرزا بایقرا به تشویق مادی و معنوی هنرمندان و دانشمندان می پرداختند و زمینۀ آفرینش علمی و هنری را برای شاعران، نویسنده گان، مورخان، خطاطان، نقاشان و موسیقی دانان و آوازخوانان مساعد می نمودند. مخصوصاً وزیر دانشمند و فرهیخته دورۀ تیموریان امیر علیشیر نوایی که خود دانشمند، شاعر، خطاط و موسیقی دان برجسته یی بود و در قطار چهره های درخشان ادبیات شرق هشتمین ستارۀ ادبیات شناخته شده است و همچون فردوسی، مولانا، حافظ، سعدی، جامی، نظامی، بیدل از شهرت جهانی برخوردار است، در تشویق و ترغیب دانشمندان و هنرمندان نقش برجسته یی ایفا نموده است که هیچگاه از حافظۀ تاریخ زدوده نمی شود.
تیموریان چنان شیفتۀ کتاب و کتابخانه بودند که کتاب دوستان فرانسه و ایتالیا با همه شهرت، به پایۀ آنها نمی رسیدند. کتابخانه های این دوره صرف مرجع جمع آوری کتاب ها نبوده، بلکه بهترین کتاب ها در این کتابخانه ها ایجاد شده اند. نویسنده گان، شعرا، ادبا و هنرمندان در کتابخانه ها وظیفه درخور پیدا میکردند و در منیاتوری، جلد سازی، تذهیب و دیگر صنایع مصروف بودند و از بودجۀ کتابخانه معاش دریافت می داشتند.
گرچه تعداد کتابخانه های شهر هرات در دوره تیموریان دقیقاً معلوم نیست، اما می گویند که هر مدرسه و خانقاه دارای کتابخانه یی در خور توجه بوده است. چون تعداد مدرسه ها و خانقاه ها را ۳۵۰ مدرسه و خانقاه معرفی نموده اند، تعداد کتابخانه ها هم در همین حدود تخمین می گردد. اما مهمترین کتابخانه های دورۀ تیموریان از این قرار اند:
کتابخانۀ بایسنغر میرزا: این کتابخانه به امر شاهرخ اعمار شده بود که از نگاه زیبایی و عظمت چنان تعمیری تا آن وقت کمتر دیده شده بود. ریاست کتابخانه بایسنغر میرزا را جعفر تبریزی خطاط و هنرمند چیره دست آن روزگار به عهده داشت. در این کتابخانه عدۀ زیادی از هنرمندان در منیاتوری، تذهیب، جلدسازی و غیره صنایع مصروف بودند و از بودجۀ کتابخانه معاش دریافت می داشتند.
کتابخانۀ مدرسه غیاثیه: خواجه غیاث الدین که یکی از وزرای مشهور شاهرخ میرزا بود بر علاوه یک عده مدارس و کتابخانه ها، کتابخانۀ غیاثیه را در شهر هرات تأسیس کرد که از شهرت بزرگی برخوردار بود و مرجع مهمی برای دانش پژوهان محسوب می گردید.
کتابخانۀ مدرسه گوهرشاد بیگم: این ملکه هنر پرور و دانشمند بر علاوۀ کار های متعدد دیگر در عرصۀ فرهنگ، کتابخانۀ بزرگی را در شمال هرات از خود به یادگار گذاشته بود که از شهرت عظیمی برخوردار بود.
کتابخانۀ مدرسه شاهرخیه: در تعمیر بی نهایت زیبا و با عظمت در شهر هرات تأسیس گردیده بود و عدۀ زیادی از تشنه گان علم و فرهنگ را از چشمۀ دانش سیراب می نمود.
کتابخانۀ مدرسه خواجه کمال الدین حسین: خواجه کمال الدین حسین که منصب صدارت را داشت در غرب مسجد جامع هرات کتابخانۀ بزرگ و مدرسه یی اعمار نموده بود.
کتابخانه مدرسه نظامیه هرات: نظام الملک وزیر دورۀ سلجوقیان در شهر های بزرگ خراسان مدارس و کتابخانه ها بنام نظامیه پی ریزی نموده بود. از آن جمله نظامیۀ هرات تا زمان جامی فعال بود که جامی نیز درین مدرسه تربیت یافته است. امیر علیشیر نوایی عمارت این مدرسه را تعمیر و در کتابخانۀ آن کتاب های علمی و ادبی جمع آوری و بدسترس استفادۀ علما قرار داد.
کتابخانۀ اولوغ بیک: این کتابخانه در پهلوی رصد خانه اعمار گردیده بود. اولوغ بیک با علمای دیگر به تنظیم و ترتیب زیج جدید همت گماشت و آن را جایگزین زیج ایلخانی کرد.
کتابخانۀ سلطان حسین بایقرا: کتابخانۀ او به کتابخانه همایونی شهرت داشت. اساس این کتابخانه در زمان شاهرخ پی ریزی شده بود. اما به اثر توجه سلطان حسین بایقرا این کتابخانه انکشاف زیاد نمود و ریاست این کتابخانه به هنرمند توانا و جاودان نام کمال الدین بهزاد سپرده شد.
کتابخانۀ شیخ رضی الدین: از برکت کتب تاریخی این کتابخانه، روضه حضرت علی کرم الله وجهه در بلخ کشف و عمارت با شکوه روضه به همت امیر علیشیر نوایی احداث گردید.
کتابخانۀ امیر علیشیر نوایی: امیر علیشیر نوایی از نوادر دوران بوده در علم پروری و هنر دوستی بی همتا است. کتابخانۀ او نیز یکی از بزرگترین و مشهورترین کتابخانه های هرات محسوب می گردید.
کتابخانۀ مدرسه بدیعیه: بدیع الزمان میرزا فرزند سلطان حسین بایقرا در جوانمردی، علو همت و سجایای نیک سرآمد روزگار بوده با تأسیس کتابخانه، نام خود را در زمرۀ شخصیت های علم پرور ثبت تاریخ نموده است.
کتابخانۀ مدرسۀ اخلاصیه: از آثار احداث شده توسط امیرعلیشیر نوایی است.
کتابخانۀ مدرسۀ جامی: مولانا عبدالرحمن جامی که یکی از چهره های درخشان ادبیات شرق محسوب می گردد در هشتاد و یک سال عمر پُربار خود به تدریس و رهنمایی طالبان علم و معرفت پرداخته مدرسه و کتابخانۀ او از شهرت عظیمی برخوردار بود.
کتابخانۀ مدرسۀ چهار منار: این مدرسه و کتابخانه را بیگه سلطان بیگیم، زوجۀ سلطان حسین میرزا، مادر بدیع الزمان بنیان نهاده است.
کتابخانۀ مدرسۀ فصیحیه: این مدرسه را فصیح الدین محمد نظامی اعمار نموده است. وی مدرس بزرگی بود که در چندین مدرسه تدریس میکرد. در مدرسۀ خود کتابخانۀ بزرگی را ایجاد نموده بود. کتابخانۀ مدرسه محلۀ طفلکان وجه تسمیه آن مدفون بودن تعدادی از اطفال در محوطۀ این مدرسه بوده است.
کتابخانۀ مدرسۀ جلال الدین فرنخودی: خواجه جلال الدین قاسم فرنخودی از رجال و شخصیت های سیاسی و از زمرۀ وزرای سلطان حسین میرزا بایقرا بوده، کتابخانۀ مدرسۀ او نیز از شهرت بزرگ برخوردار بود.
کتابخانۀ مدرسۀ گارزگاه: در جوار مزار خواجه عبدالله انصاری موقعیت داشته، امیر علیشیر نوایی که بعد از 56 سال عزلت گزینی را به امور سیاسی رحجان داده بود، در تدریس به این مدرسه پرداخت و کتابخانۀ آن را نیز رونق بخشید.
کتابخانۀ مدرسۀ سرپل انجیل: در سرپل انجیل مسجد و مدرسه یی به همت امیر علیشیر نوایی اعمار و کتابخانۀ مجهزی ایجاد گردیده بود.
کتابخانۀ مدرسۀ غیاث الدین محمد باغبان: این بزرگ مرد از معاریف هرات بوده خوندمیر در تاریخ خود از وی به نیکویی یاد کرده است. کتابخانه و مدرسۀ وی در زمان خودش از شهرت خوبی برخوردار بود.
کتابخانۀ امیر علی جلایر: امیر علی جلایر نیز از دانشمندان بنام دورۀ سلطنت سلطان میرزا بایقرا بوده، امور کتابداری کتابخانۀ وی به درویش علی سپرده شده بود.
کتابخانۀ سلطنتی: سلطان حسین میرزا بایقرا لایق ترین معماران، صنعتگران و هنرمندان را به ساختن مدرسه و خانقاهی بنام مدرسه و خانقاۀ سلطانی توظیف نمود و در جوار مدرسه محلی را برای قبر خود نیز تعین کرد. سنگ هفت قلم که نمونۀ بارز در هنر حجاری است بالای قبر او آماده شد، اما پسرش آن سنگ را از آن خود کرد و پیش از پدر دار فانی را وداع گفت. کتابخانۀ سلطنتی، که در جوار مدرسۀ خانقاه موقعیت داشت، یکی از بزرگترین کتابخانه های آن زمان محسوب می گردید.
کتابخانۀ فریدون حسن میرزا: این کتابخانه توسط فریدون حسن میرزا فرزند سلطان حسین میرزا بایقرا که شهزاده یی شجاع، علم دوست و فرهنگ پرور بود، اعمار گردیده است. در کتابخانۀ او بهترین نقاشان، خوش نویسان و هنرمندان گرد هم آمده بودند.
کتابخانۀ فخری هروی: فخری هروی که مترجم مجالس النفایس امیر علیشیر نوایی است، کتابخانه یی بنام خود داشته که از شهرت خوبی برخوردار بوده است.
کتابخانۀ مدرسۀ خواجه افضل الدین: او که از وزرا و بزرگان دربار سلطان حسین میرزا بایقرا محسوب می گردید، کتابخانۀ بزرگی را تأسیس کرده بود.
کتابخانۀ مدرسۀ سلطان ابراهیم میرزا: سلطان ابراهیم میرزا نوادۀ بایسنغر میرزا یکی از شاهان تیموریست، کتابخانۀ بزرگ و مشهوری را بنیان گذاشته بود.
کتابخانۀ مدرسۀ خواجه اسمعیل حصاری: کتابخانۀ این مدرسه نیز از شهرت بزرگی برخوردار بوده است.
مدارس دیگری نیز هرکدام دارای کتابخانۀ فراخور حال خود بودند. همچون مدرسۀ خواجه آفرین، مدرسۀ میر محمود، مدرسۀ خواجه ملک زرگر، مدرسۀ سبز فیروز آبادی، مدرسۀ سر مزار سادات، مدرسۀ مهد علیا ملک آباد، مدرسۀ امیر فیروز شاه، مدرسۀ امیر غیاث الدین بخشی، مدرسۀ سبز گنبد، مدرسۀ میرزا خواجه ترازودار، مدرسۀ خواجه پا بوس، مدرسۀ مولانا لطف الله و غیره.
نظر اجمالی به این همه مدارس، خانقاه و کتابخانه نشان دهندۀ توجۀ سلاطین و اراکین تیموری به علم، فرهنگ و هنر بوده، موجودیت این همه کتابخانه ها بحق هرات تیموریان را سرآمد شهرهای آن زمان ساخته بود. اگر امیر تیمور در فتوحات خود در برابر شاهان و امرای گردنکش و شهرهای تسلیم ناپذیر از خشونت کار گرفته است، که در زمان وی روشی پذیرفته شده بود، فرزندانش نه تنها خرابی های آن زمان را به سرعت ترمیم و جبران نمودند، بلکه با احداث شهر ها، مدارس، خانقاه ها، کاروانسرا ها، سرای ها، حمام ها، مساجد، دارالشفاه ها و تأمین امنیت و مصئونیت قابل اطمینان زمینه ایجاد تمدن را میسر ساختند که بحق دورۀ درخشان آنان را رنسانس شرق نام نهاده اند و هنر و فرهنگ آن دوره یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ خراسان زمین را تشکیل می دهد. با وجودیکه مرکز تیموریان شهر هرات و آفرینیش های هنری، ادبی و علمی آن زمان مایۀ افتخار و مباهات است، اما یک عده عناصر کور دل و متعصب این خاندان را بیگانه از کشور و دستآورد های آنان را در عرصه های مختلف کم بها و بی بها می دانند.
دور نیست آن روزی که تاریخ واقعی کشور بدون سانسورِ سانسورچیان درباری و سرکاری، دور از تعصب قومی و قبیلوی به رشتۀ تحریر کشیده شود و جایگاه تیموریان هرات بصورت شایسته و واقعی مشخص گردد.
یادداشت: نویسنده در نظر دارد سلسله مقالاتی را در مورد تیموریان هرات تهیه و بدسترس خواننده گان قرار دهد. مواخذ و منابع در قسمت های بعدی معرفی می گردد.
نویسنده: محمد الله وطندوست
محبوب القلوب، تعلیمی، تربیتی و سرگرمی
قاری عظیمی، شرح زندگانی و دیوان مکمل
یولدوزلر، شرح زندگانی شعرای اوزبیک
بنیاد اجتماعی و فرهنگی بیانی فیس بوک
استاد ملا تاج محمد سرپلی، درفیس بوک
بیناد اجتماعی و فرهنگی بیانی در یوتوب
استاد ملا تاج محمد سرپلی در یوتوب
بازی های عامیانۀ اوزبیکان جوزجان، یارقین
انجمن میر علی شیر نوایی، ناروی
سایت بنیاد اجتماعی و فرهنگی بیانی
نشرات ما در فضای مجازی
بـا وجـودیــکـه شهـر هـرات حملات چنگیز را تحمل کرده بود و در لشکر کشی های امیر تـیـمـور کـورگانی نیز متحمل خسارات جدی شــده بـود، در دورۀ فرزندان تیمور این شهر بــه یــکـی از بـا اهـمـیـت تـریـن شهر های مـشـرق زمـیـن تـبدیل گردیده، مرجع علما، شـعرا، هنرمندان و فرهنگیان سراسر قلمرو تـیـمـوری محـسـوب می گردید. شهر هرات کـه در مـهـمـتـرین آثـار تاریخی و جغرافیایی عـظـمـت آن مـورد تـوجـه قـرار گرفته است، بنـابـر داشتن تاریخ درخشان و برخورداری از تـمـدن غـنی با وجود حملات و لشکرکشی هـای مـتـعـدد، بـعـد از هـر شکـست دوباره بـزودی قـد بـرافـراشـتـه و خـسارات وارده را توانسته است جبران نماید... ا
شبرغان در صد سال اخیر نام کــتــابـی است که استاد محمد عمر الــیــم بیات چــهــرۀ شــنــاخــتــه شـدۀ فرهنگی و اجـتــمـاعی جوزجان در سن کهولت به رشـتـه تحریر در آورده و بـه علاقـمـندان تـقـدیم داشتـه اسـت. بـخش اول کتاب که شـامـل ۱۲۷ صفـحــه است، با نگاۀ مـخـتـصر به گذشتۀ تاریـخـی شبـرغـان آغـاز شده، اوضاع طبیعی، وجه تسمیه و علت ایـجــاد شهــر شبــرغان را مورد بحث قــرار داده است. بالا حصار و شهر کهـنـه، وجـه تـسـمـیـه بعضی قریه ها، عمــارات دولــتــی و عـامه، پیشه های مردم، تجارت، معارف و تحصیلات عالی، السنـه و مـلـیت هـا در شـهر شبرغان، موسسات نــفــت و گــاز، آثـار طلا تپه، وسایـل اطلاعـات جـمــــعـی و مـدارس دیـنـی شـهـر شــبـرغـان عـنــــــاویـــن جـالـبـیـست کـه خواننده را با این شهر عمیقاً آشنا می سازد... ا
مـرگ، ایـن هــیـولای بــی آرزم، شــب و روز وظـــیـفـه دارد تـا انـسـان هـــا را بـــا انـــدوه جــانـگذار مواجه سازد و بهتـریـن هــا را بـه دیــار نـیـسـتـی بکشاند. مرگ ایـن هـیـولای بـی آرزم، بــدون تـشخیص خـورد و بــزرگ، پیر و جـوان، خـوب و بـد، وارسـتـــه و زبــون بـا دشـنـه بران رشته حیات انسا ن ها را بدون وقفه و به بهانه هــای واهـی و گـاهـی بـــدون بـــهــانـه قــطــع مـی نماید. مرگ این هیولای بی آرزم از هــمــان اولــیـن لـحـظـه پـیدایش حـیـات، بـا حیــات دشـمـنـی می ورزد و هـر لـحـظـه در کمین است تا حیات را به ممـات تبدیل نماید. مرگ این هیولای بی آرزم، هـمـه مــوجــودات هـسـتـی را بـه تـمـکین وا داشته است و همه موجودات حـیـه اعـم از نــبـات و حیـوان بـی چون و چـرا بــه فـرمـان او تسـلـیـم انـد. انـسان نـیـز عـلـیـرغـم نـا رضــایتی نمی تواند با هـیولای مرگ مقابله نماید و ناگزیر است در بـرابـر چنین نیروی قهار تمکین نماید و تـسـلـیـم گـردد. مـا نـیـز نـا گـزیریم مرگ عـزیـزان مان را نا باوارانه بپذیریم و نظاره گر افـول سـتـاره هـای... ا
در یک روز خزانی در حالیکه هنوز علایم زمسـتـان مـشـاهـده نـمـی شــد و هوا نـسـبـتاً مـعـتـدل بــود، در کـوچه کهلک شـبـرغــان دو پاکستانی با یک هـمـکار افغانی خود منزل مولوی عالیقدر شـهـر را جـسـتـجـو مـیــکــردنـد. رهـگـذران بـا آنـکـه هــمــه او را مــی شــنـاخـتـنـد از شـنــاخــت خـود انکار می کردند و هیچ کــسی حــاضــر نــبود منزل او را نشان دهــد. طــالــبــان پــاکـستانی که حتی پـشـتـو را نـیــز خـوب بـلـد نـبـودنــد، بـا زبـان نــیـمــه اردو و نـیــمــه پــشــــتــو هـمـکـار افـغـــان خــود را مورد سرزنش قــرار مــی دادنــد کـــه چــرا به دریافت مـنــزل شــخــصی کــه شــهـرۀ شـهـر است، مـوفــق نـمـی شـود. بلاخره بعد از سـاعاتی سرگردانی طفل ده- دوازده سـاله یی منزل و... ا