فرهنگ و معارف بشری را کـه آیـیـنـۀ تـمـام نـمـای هـســتی اجـتـمـاعـی گـفـتـه اند، محصول فعالیت های مادّی و معنوی انســان از بــدو پـیـدایـش تـا کـنـون می باشد. رشـد و رونـق آن نه تنها بـاعث تـغـیـیــر و تـکـامـل جـوامـــع بـشــری بـوده، بلکه صیقل گر روح و روان افراد جامعه نیز می باشد.
هنــر مـوسیـقی کـه جُــزئــی از فـرهـنـگ بشری می باشد، هـمــواره بـا روح و عـواطــف انـسـانی سـر و کـار داشـتـه، در نوازش آن نقش بس مهم دارد، هنر موسیقی یکی از مُــبــرم تــریـن نـیـازمـنـدی هــای انـسـانــی بـــوده و بـا ســرشـت و سـرنـوشـت انسان پیوند ناگسستنی دارد. ا،
شهـیـد سـرور سـرخـوش مـرد پیشگام در عــرصـۀ موسیقـی مـقاومـت است. او هـمـــزمـــان بــا ورود ارتــش شـــوروی به افـغـانـسـتـان راه و روش خـــود را تـغـیـیـر داد و بـا ســرودن و اجــرای قـطعات حاوی مـضـامــیـن سـیـاسـی شــور خــاصی به جامعه ملتهب آن زمان بـخـشید. شـهـیـد سـرور سرخوش بـرادر بــزرگ داوود سـرخـوش بـوده و در ولـسـوالـی دایـكندی ولایـت ارزگـان بـدنیا آمده بود. نامبرده شب عـیـد قـربان، تاریخ 25 سـنـبـلـه سـال 1362 بـه دسـت یــك روحـانـی مـتـعـصب هــزاره بـه قـتـل رسـیـد. ایـن واقـعـه همـراه شـد بـا قتل عام خانوادگی طوری كه از اطرافیان و نزدیكان و... ا
عـبـدالسـمـیـع صورتچی (جـوزجـانانی) پسر چهارم الحاج ملا عـبـدالـرحـمـان، زادگـــــاۀ مـحــلـۀ بـاغـات کـوچـۀ اپردی، گذر رحـمت آباد، مرکز ولایت سرپل. ســـال تــولــدش میزان 1342 هـجـری خـورشـیـدی. تـحـصـیـلـش مـاستری در نـقـاشــی از انسـتـیـتـوت آرت و تـیاتر جـمـهـوری بـیـلاروسـیه. تـحـصـیـلات مسلکی و ابــتـدایـی: اکـمال آموزش دورۀ شش سالۀ کورس هـای مؤسـسۀ هـنـری غـلام مـحـمـد مـیـمــنــه گـی و اخــذ دیـپلوم عالی، مـعـلـم بــرای مـــدت سـه سال از شروع صنف دهـم لـیـسـه تـا آغـاز فـاکـولـتـۀ آمـاده گـی در کــورس هــای نـقـاشی که تحت نظر نقاشان آسیای... ا
وقتی با خیر محمد چاووش ملاقات میـکـنـید، انسانی حلیم و مـتـواضـع و در عـیـن زمـان بـا مناعت و سربلند را در برابر خود مـیبـیـنـیـد. مـناعت نفس و غرور مشروع انسانی او در عین فـروتـنـی، از اعـتـمـاد بـه نـفـس و روحـیـۀ بـلند اتکا به خود و بــاورهــای مـلـی او سر چشمه میگیرد. یکجا با این روحیه، پـیـگیری در کار، عشق و علاقۀ پایان ناپذیر به موسیقی ملی و باور به موفقیت درین ساحه او را از دیگران متمایز میسازد. آهـستـه و شمـرده حـرف مـیزند، با قاطعیت از فکر و نظر خود دفاع میکند، شوخ طبع و بذلهگو است، با تبسم و صمیمیت شما را استقبال میکند. ا
افـغـانستانـده تورک- اوزبیک خلقی نهایتده ستم کورگن ایل- اولوس. بو ایل- اولـوس قـنـچـه هـم اوزاق تاریخی اوتمیشگه ایگـه بـولـیـب بابا- اجدادلری کتته خان و خاقانـلیـکـلر قـوریب، دواریـغ سـوریـب کـیـلـگـن بـولـسهلـر هــم، قـالهویـرسه اولـر سونگـی بـیـر- ایکـّـی عصـر مـابـیـنـیـده اوشـبـو چـیـگـرهلرده قـیـینـاق و قیـیـنـچـیـلیکلر آستیده حیات کیچیریب، شو باعث مـدنـی- تـاریـخی، تیل و ادبیاتلری ایـزیلیب- یینچیلیب کیلگن خـلـق. اوشـبـو خـلــق نینگ محکومیت تاریخی هنوزگچه هم سونگی ایکّی عصر آرهسـیـده کـورگـن نـقـصـانـلـرنـی برطرف قیلیشگه امـکـانـیـت تـاپـهآلـمـهگـن... ا
استـعـدادلـی قـوشـقـارچـه چـالـووچـی، سحرلی آوازگه ایگه اشـولـهچـی و مـاهـر بستهکار خیر محمد چاووش افغانستان مـوسـیـقـی صـنـعـتـی رواجـیـگـه سلـمـاقلی اولوش قوشگن صـنـعـتـکـار. او «ظــفــر» انـسامبلی گه فعالیت باشلهمسدن ایـلـگـری اشـولـهچـیلیک بیلن دانگی چیقیب «سرپل بلبلی» دیـب آت کـوتـرگـن ایـدی. چـاووش هـنــری فـعـالـیتی «ظفر» گروهی نیـنـگ تـانـگـیدن باشلهب 1360 ییللرگچه اوزلوکسیز صورتده دوام تاپدی. او اوشبو مـوسـیـقـی گـروه تـرکـیـبـی ده هـنـری ایـجـادی ایـش قـیـلـیب کتته تورکومگه ایگه، اوزبیکچه اشولهلرنینگ تلویزیون آرشیفلریده ثبت قیلیب قویدی. ا
حـاجـی عبـدالـرحیـم اوغلی صدرالدین «انتظار»، ۱۳۲۲ نچی هـجـری قـویاش ییلیندا، سرپل کئنتی نینگ عربخانه گذرینده بول آجـونـغـا کـوز آچمـیشتیر. او، اوزونونگ یاراتتیغی پیشیغ و یـوکـسئـک آنـغـلاملی قوشوغلاری یانیندا آوغانیستان رادیو و تـلـویـزیـونـی آرقالی تارقاتتیغی تاتیغ سئسی بیرله اوقودوغو کـویـلـری بـیـرلـه ده، یـیـلــلاردان بئـری آوغـانیستانلی تورکلر آراسـیـنـــدا بـیـر سـابـلـیـغ شـاعــر و تـاتـیـغ سئسلی ییراغو (قـوشـوغـچـو، مـوسـیـقـیـچـی) تـانـیـلـیـب، سئـودئکلرینینگ کونگلونده شین (تخت) قوروب کئلمئکته دیر... ا
ضــیـاء خـواجــه منـصـوری افـغـانستانده خلقلر دوستلیگی اوچـون فـعـال خـذمـت قـیـلگن اوستاذ صنعتکـارلریدن دیــر. او ۱۹۲۰ نـچـی مـیـلادی یـیـلــده تـاشـکـنـد شـهریده توغیلدی. بــاشـلـنـغـیچ تعلیمنی توگهتیب، موسیقه کــورسـیـنـی هـم عـیـن شـو ییـرده تـوگـهتـدی. بـو کورسـده دوتــار و ســیــتــار چَلیشنی اورگــهنـــدی. مـیـــلادی ۱۹۲۹-۱۹۳۰ یــیــلــلـــرده فاریاب، مـزارشــریف، سونگره کابلده عمر کیچیردی. صنعتکار افغانستانده استـقـامـت قـیـلـهیــاتــگــن اوزبـیــک، تــرکـمن، تـاجـیـک، پـشـتـون و هــزارهلــرنـیـنـگ، اینیقسه، یاشلرنینگ ارداقلی صحبتداشی و... ا
قــرنهــا پـیـش جــوگــیهـا در سفـر های بدون مرز شان به افـغـانـسـتـان آمـدنـد. هـیـچ کس نمیداند دقیقاً چه وقت؟ یا چـطــور؟ امــا هــمــه مــیگـویـنـد کـه آنـهـا سـالها پیش به ایــن مـمـلـکـت آمـدهانـد. هـیـچ کـس نـمـیدانست، آنها کجا مـیخـوابـنـد؟ کـجـا بـچـههایشان را به دنیا میآورند و کجا با هـم دیـگـر جمع میشوند؟ اما آنها بودند که همیشه اولین و تـازهترین خبرها و کشفهای دنیا را یا حداقل خبر کشفها را بـرای مـردم افـغـانـستـان میآوردهاند. مثل مسافران جادویی کـه خـبـرهـای سـرزمـینهای راز و رویا و جادو را با خود حمل میکردهاند... ا
وطن عزیز ما یك كشور كاملاً سنتی است كـه هـنـوز هـم بـا تـسـلـط كـامـل عـلـم و تـكـنـالــوژی و ارتـبـاطــات جـهـانی در جهان و كـشور های همسایه، در بسیاری از نقاط دور از مركز بـه جای قانون و حتی گاهی به جای شرعیت نيز سنت ها و عـرف و عـادت هـا بـر سـرنـوشـت انـسـانهای جامعۀ ما حكم میـكـنـد. تـغـیـیـر بـاورهـا و سـنـت هـا بسیار دشوار و زمانگیر است. از هـمـیـن جـهـت نمی تـوان آنهـا را به زور تغییر داد یا با فـشار حركت آن را به سوی زمانوی شدن، جهانی شدن و قانونی شدن سرعت بخشید. تـفـكـر و دیـد جامعۀ ما نسبت بـه مـوسـیـقـی نـیـز از بـاورها و سنت های مردم... ا
دنبوره یکی از آلات موسیقی اصیل ملی کـشـور مـاست. این آلـه را اوزبـیـک ها به گونۀ «دومبیره» و مردمان دیگر به شکل هــای «دَمبــوره» و «دَنـبــوره» تـلـفظ میکنند. امروز دنبوره به عـنـوان یـک آلـۀ قـدیمـی و اصـیـل ملی در میان اکثریت قریب بـه اتفاق تمام ملل تورکی جهان؛ مانند: اوزبیک ها، قزاق ها، تـورکمن ها، قیرغیز ها، قره قلپاق ها، آلتای ها، باشقیرد ها، یـاقـوت هـا، تاتار ها و اویغور ها و نیز سایر ملل؛ چون: تاجیک هـا و هـزاره هـا مـــورد اسـتـفـاده است. در بــرخــی از منابع تـاریـخـی اخـتـراع «دَنـبـوره» را بــه تـورکـان نـسـبت داده اند. گسترده گی کاربرد این آله در میان آنان تا حدی... ا
نواختن دوتار از زمـان قـدیـم بدینسو در بـیـن مــردم تـُـرکـمـن مـروج است. البتـه این آلۀ موسیقی جایگاه خـاص را در بـیـن مــردم کسب نـمـوده اسـت. از ایـن سبب دوتارنــوازان بــزرگ و مـعـروف در قسمت استـفـاده و نــوازنـدهگی افـتـخـار بـزرگ را بـرای مـردم بـخـشـیـده اسـت. دوتــار یــک آلــۀ مـوسیقی کـلاسـیـک و قدیمی بوده و در بین مردم تـُرکمن مـروج اسـت که تـوسـط انـگـشـتـان نـوازنــدهگـان بـزرگ و مـعـروف نواخـته میشود. نوازندهگـانـی کـه بـه رمـز هـای هـنـری آن بـلـدیـت کــامـل دارنـد، در مـحـافـل بــزرگ بـا کمـپـوز هـای خوب دوتار مینوازند و مردم به آواز آن خوب گوش فرا میدهن... ا
هـنـر همـانـنـد شعـر و ادبـیات تراویدۀ ذوق و استعداد زیبایی شـنـاخـتـی انـســان و نماد احساس و اندیشه های ظریف و تـلـطـیـف شـدۀ اوسـت. انـسان نه تنها با ایجاد و ابداع پدیده هـای هـنـری ذوق و سلـیـقۀ زیبایی شناختی خود را اقناع و رشد می دهد، بـلكـه درد ها و نیاز های روانی و حسّی خود را نـیـز از راه شـنـیـدن یا دیدن آن تسكین می دهد و بر طرف می كـنـد. از همـیـن رو، تـا انـسان بـوده و هـست، هـنر با او همراه است و مانند همه نماد های گونه گون فرهنگ بشری یكجا با نسلهای آدمی پویه تاریخ را در نور... ا
كـیـمـگـه بـاریـب ایـتـه یـن... ایـن تـرانــه ی زیــبــا را شـاعـــر گـرامـی شهباز ایرج ساخته اسـت و فـرهـاد دریـا هـم خـیلی زیـبـا اجـرا كـرده است. زیـبـایـی ایـن آهـنـگ از دیدگاه مـن دو مسـئلـه ی مـهـم دارد یـكی این كه فـرهـاد دریـا از مــحــدود خــوانـنــده هـای افـغـانـسـتـان اسـت. كـه در اجــرای آهـنـگ هـای اوزبـیــكـی مشـكـل لـهـجـه ندارد و ترانه را خـیـلـی بـه زیـبـایی اجــرا مـی كـنـد و حتا فـكـر كـنم شاید شاعر آن حظ بـبـرد و كـیف كـند و زیبایی دیگری كه آهنگ دارد او این است كـه تـرانـه ی اوزبـیـكـی در چـوكـات موسـیـقـی فـارسی اجرا شده اون هم در سـاختار آهنگ های فرهاد... ا
سـیـد کـبـیـر کـمـال رحـمـتلی استاد غفار کمال نینگ اوغلی دیـر. سـیـد کـبـیـر نـیـنـگ قـولاغـی بـالهلیگیدن دوتار نوالری و کلاسیک آهـنـگلر بـیلن تانیش. آتهسی رحمتلی استاد غفار کمــال افـغـانسـتـان نـیـنـگ مـشـهـور کلاسیک خوانندهلریدن بیــری بـولگن. سید کبیر ایندی رحمتلی آتهسی نینگ ایزینی ایـزلـب بـارماقده دیر. اوزینی ایتیشیچه: «اوزبیک خلقی نینگ اصــل مـوسـیـقـیسی دوتار دیر و مین دوتار بیلن ذوقلنهمن. کـلاسـیـک مـوزیـکلـر و فلکلوریک قوشیقلرنی هم اوقویهمن. الـبـتـه بـرچـهسـیـنی اوز رحمتلی آتهم، استاد غفار کمال دن ورگهنگنمن»... ا
اوشـبـو طــریــقـت، عـرفـانــی و فـلـسفی تفکر ایگـه سـی، «مـولـوی»، «مولانا» و عادی خـلـق ایچیده «ملای روم» لقب لـری بـیـلـن شـهـرت قـازانگن بویوک شاعر جلال الدین محمد بـن بهـاؤالـدیـن ولـد نـامـیگه منسوب دیر. تـورکـیه لیک ییریک تـصـوف شنـاس عـالـم مــرمــره اونـیویرسیتی الهیات فاکولته سی نـیـنـگ اسـتـادی دوکـتـور سلـجـوق ایرآیدین «تـصـوف و طـریـقت لر» نـامـلـی کـتـابیـده، او نـیـنـگ آتـه سـی حـقـیـده قـویـیــده گـیـدیـک مـعـلـومـات بـیـره دی: «ســلـطـان الـعـلما لـقـــبـی بـیـلن تـنـیـلـگـن مـحـمد بهاؤالدین ولد بـن حـسـیـن البکری بلخ شهریده دنیا گه کـیـلـدی... ا
مـحـمـد جـان ولـد بـدل مـشهـور بـه بـنـگیـچه تاشقرغانی در سال 1307 هــجـری شمـسی در گــذر ایــش مـحـمــد بـیـک نـاحـیـۀ اول شهـر تـاشقــرغـان مـرکـز ولـسوالی خـُلم در یک خانـوادۀ هنرمند تولد شده است. پدرش به اسم بدل مشهور بــه بــدل مـست تـاشـقـرغانی بوده به نواختن دمبوره مهارت داشـتـه، بـنـگـیـچـه پـدرش را درسن 2 سالگی از دست داده تـحـت تـربـیۀ مــادرش قـرار گـرفـت. در سـن خـورد سالی نزد مـلای مـحـله به فرا گیری دروس دینی پرداخته، کتب متداوله را الــی پـنـجﮔــﻧـﺞ، قـرآن کـریـم، غـیـاثـی و دیوان حافظ تمام نموده در سال 1329 هجری شمسی بـه خدمت... ا
افــغـانسـتـان نـیـنـگ شـمالی ولایتلریده استقامت قیلووچی اؤزبـیـکـلـر، باشقه خلقلر قطاری، اؤزی نینگ جوده بای و رنگ بـه رنـگ آغــزهکــی ایـجـادی بـیـلـن اجرهلیـب تورهدی. مذکور میراثـنـی تؤپلهش و نشر ایتیش، اؤرگهنیش و عامهلشتیریش ایشلری سؤنگی ییللر دوامیده یؤلگه قــویــیــلـه بــاشلهندی. ایـنـیـقـسـه، افـغـانسـتـان اؤزبـیـکـلـری خلق آغزهکی ایجادی نمونهلری نینگ «خلق دُر دانهلری» نامی بیلن ۱۳۵۹هـجــری و ۱۹۸۰ مـیـــلادی یـیـلـده کـابـلـده علیحده کتاب حالیده نشر ایـتـیـلـیـشی، افغانستان خلقلری نینگ ادبی- مدنی حیاتیده کتته واقعه بؤلیب قالدی... ا
نـویـسـنـده گــان، شــاعــران و هــنــرمـنـــــدان منـسـوب بـه ملـیـت هـائـیـکـه در وطـن عـزیـز ما زندهگی دارند، بـخـصـوص مـلـیـت اوزبـیـک قـرن های متمادی بخاطر غنامندی فـرهـنـگ مـان آثـار زیـادی ایـجـاد کـرده انـد و از آنـهـا به میراث رسیـده، نـسـل بـه نسل مـورد استـفـاده قـرار گرفته است. این واضـح اسـت آنـهـا بـخاطـر رشـد و انـکـشـاف هـنـر سهـم خود را ادا کرده اند. امـروز بسیـاری از هـنرمندان ما را می شناسند، اما دربـاره زنـدهگـی و فـعـالیت هـای آنهـا معلومات ندارند. شفیع عظیمی یکی ازین چهره های شناخته... ا
رحـمـتـلـی اسـتـاد غـفـار کـمـال، مـوسیـقـی مـکــتـــبـی ده اوقـیـمــهگن و مـوسیقی سُرلرینی استادلردن علمی طرزیده اورگــهنـیـش امـکانیتی گه هم ایگه بولمهگن. او بیرینچی دن اوزبـیـک کــلاسیک موسیقیسی و مقام آهنگلرینی مرحوم آتهسی کمــال خـان دن اورگـَـنگن. اوزبیکستان و تاجیکستان رادیولــری هم بو یولده اونگه اساسی یاردمچی بولگن. کمال اوشبو رادیولرنی اوزلوکـسیز تینگلَب، مرکزی آسیادهگی مقام خوان استادلردن کتّه بهره آلیب کمالگه ییتگن. اسـتـاد کـمـال یــوزلَب غـزلــلرنی یاددن بیلگنی اوچون کتاب و دفترگه احتیاج تاپمهگن. او هر زمان اوز مُخلصلری... ا
دانـش انــدوزی و فــراگـیـری فـنـون ادبی و هنری از سجایای بــرازنــدۀ کـسـانـی مـحسوب میگردد که دارای ذوق سلیم و صاحب دید وسیع باشند. مردم ادب پرور اندخوی همانند دیگر شیفته گـان سـرود و سخـن از روزگــاران قـدیم تا امروز با این روحـیه آمیزش یافته، در پرورش گلبرگهای نفیس ادب و هنر از خـود ســلایــق ویـژه یی نشان داده اند. مـنـجـمـلـه گـرایـش مـهـرورزانـۀ شـان در آموزش و گسترش هنر ظریف موسیقی کلاسیک (نوا های قدیمه به خصوص اوزبیکی) شایان یادکـرد است. هـنـر دوسـتـان در مـحـافـل هـنری به نوا های روح نواز رامشگران با اشتیاق گرم، گوش فرا داده... ا
در یــکـی از کــوچــه هــا، در قــریــۀ دور افتاده در جوی زندان ولایــت سـمـنــگــان، آواز خــوش تــارهــا، صـدای آرام و متین چــکش سـبـک بـر روی چـــوب تــراش خــورده با صدای خش خــش دســتـان گــره بـسـتـۀ اسـتاد محمد قل هفتاد ساله، مــوسـیـقـی زنــدگـی را تشـکـیـل مـی دهـد. دنـبـوره ها، در کنار دیـوار کـاه گـلی کارگاه استاد محمد قل، صف کشیده اند و انـتـظـار مـی کشـنـد تـا اسـتاد، تارها را بر شانه های شان بـبـنـدد و آنـهــا نـیــز بـا شور فراوان، پس از آشنا شدن با سر انـگـشـتـان نـوازنـدگـان، بـنـالـنـد. ایـن روزها استاد محمد قل دنبوره ساز، به گفتۀ خودش وقت سرخاریدن ندارد... ا
بــابــه قِــران هـنـرمـنـد آواره و درویـشـی از ولـسـوالـی خُـلم (تـاشقرغان) بود. نام اصلی اش عـبـدالـغـفـار فـرزند سلطان بود. او در سال ۱۲۸۹ خورشیدی در گــذر ده حسن ولسوالی تـاشـقرغان ولایت سمنگان پا به جـهـان هـسـتتی گـذاشـت. بـابـه قِـران از آوان کـودکـی به خواندن آهنگ های محلی آغاز نمود. در سـن دوازده سـالـگـی نـزد مرحوم محمد حکیم تنبور نواز به نواختن دنبوره پرداخت. او پـس از ســال هـا تــوانست پـول نـاچـیـز را جـمع کند تا اینکه توانست دنبورهای برای خود خـریداری کند. در ولسوالی تاشقرغان به جز بابه قِران کسی دیگری نبود که در محافل خوشی آهنگ بسراید... ا
بـلـبـلـی از کـوهساران بدخشان که بیش از ثلث قرن است با آوای بـاریک و جانـسوز غــجـک خـود گوش هـا را نوازش داده، بـا صــدای دلـکـش و دلـنـواز خـود دلـها را آرامش بخشیده، با اجـرای پـارچـه هـای کـمـیـدی و تـمـثـیـلی خــویش مــردم را خـنـدانـیـده و با نشاط بخشی، بزم محافل علاقمندان خویش را گـرمـی و حلاوت بخشیده است. بلی! آدیــنــه، کــه اســم هـنــری اش بـازگـل بـدخـشی می باشد، زادۀ محله ی چنار گنجشکان، واقـع در ولـسوالـی کـشم ولایت بدخشان بود که در 107 مـیـن بـهـار زنـدگیش چشم از جهان بربست. با جرات میتوان گفت که وی را از جمله آواز خوانان... ا