اوزبیک تیلی سوزلیگی، نورالله آلتای
بنیاد اجتماعی و فرهنگی بیانی یوتوب
استاد ملا تاج محمد سرپلی در یوتوب
استاد ملا تاج محمد سرپلی در فیس بوک
قرآن الکریم با ترجمه به چند زبان
بابر ایزیدن، دکتور شفیقه یارقین
اوزبیکی شعرلر، امان الله قویاش
یورتداش، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
دُر دانه لر، دکتور فیض الله ایماق
اوزاق یــولــلار، ادبی و فرهنگی
حیات پنجره سیدن، فضل احمد بورگیت
آلتین کَمَلـَک، عبدالله تاشقین
آلتین یپراقلر، محمد کاظم امینی
اجتماعی و فرهنگی، فیض الله قرداش
ابزار های ضروری برای سایت و وبلاگ
آلتین فلم، اوزبیکلرنینگ افتخاری
گلزمین وفا، اشعار سید محمد دروگر
باله لر، آیدین مالمو مدنی نهادی
امیر علیشیر نوایی، مکمل اثرلری
برگردان الفبای کریل به الفبای عربی
پیوند های مهم
افـغـانستانده تورک- اوزبیک خلقی نهایت ده ستم کـورگـن ایـل- اولــوس. بــو ایــل- اولـــوس قـنـچـه هـم اوزاق تــاریـــخــــی اوتـمـیـشـگه ایگـه بـولـیـب بابا- اجدادلری کتـتـه خـان و خاقانـلیـکـلر قـوریب، دواریـغ ســـوریـب کـیـــلـگـن بــولـسهلـــر هـــم، قـالــهویـرسـه اولـر سونگـی بـیـر- ایکـّـی عصـر مـابـیـنـیـده اوشـبـو چـیـگـرهلـــــرده قـیـینـاق و قیـیـنـچـیـلیـکـلر آستیده حیات کیچیریب، شو بــاعـث مـدنـی- تـاریـخی، تیل و ادبیاتلری ایـزیلیب- یینچیلیب کیلگن خـلـق. اوشـبـو خـلــق نـیـنـگ محکـومیت تاریخی هنوزگچه هم سونگی ایکّی عصر آرهسـیـده کـورگـن نـقـصـانـلـرنـی بـرطرف قیلیشگه امکانیت تاپهآلمهگن... ا
نـویـسـنـده گــان، شــاعـران و هنرمنـدان منـسـوب بـه مـلـیـت هـائـیـکـــه در وطـن عـــزیــز مــا زنــدهگـی دارنـــد، بـخـصـوص مـلـیت اوزبـیـک قـرن های متمادی بخاطر غنامندی فـرهـنگ مـان آثـار زیـادی ایـجـاد کرده اند و از آنها به میراث رسیده، نـسـل به نسل مورد استفـاده قـرار گرفته است. ایـن واضــح اسـت آنـهـا بــخـاطــر رشـد و انـکـشـاف هـنـر سهـم خـــود را ادا کــرده انــد. امـروز بـسیـاری از هـنـرمـندان مـا را مـی شنـاسـنـد، امــا دربـــاره زنـدهگـی و فـعـالیت هـای آنهـا مـعـلــومــات نــدارنـد. شـفـیـع عـظـیـمـی یـکـی ازیــن چــهـــره های شناخته شده است... ا
دانش اندوزی و فـراگـیــری فـنــون ادبی و هـنــری از ســجـایـــای بــرازنــدۀ کسانی مـحـسـوب میگردد که دارای ذوق سلـیـم و صاحب دیـد وسیـع بـاشـنـد. مـردم ادب پـرور انــدخــوی همـانـند دیگر شیفته گان سرود و سخن از روزگاران قدیم تا امروز با ایــن روحــیــه آمــیـزش یـافـته، در پرورش گلبرگ هــای نـفـیـس ادب و هـنـر از خـود سلایق ویــژه یی نشان داده اند. منجمله گــرایـش مـهـر ورزانــۀ شـان در آمـوزش و گسترش هـنـر ظـریف موسیقی کلاسیک (نــوا هــای قــدیـمه به خصوص اوزبیکی) شــایـان یــاد کــرد اسـت. هـنـر دوسـتان در مــحــافــل هـنـری به نوا های روح نواز رامشگران با اشتیاق... ا
قـرنها پیش جوگیها در سفر های بدون مــرز شان به افغانستان آمدند. هیچ کس نمیدانـد دقـیـقاً چـه وقـت؟ یـا چطور؟ اما همه میگویـنـد کـه آنـها سالها پیش به این مـمـلــکــت آمــدهانــد. هــیــچ کـــس نمیدانـسـت، آنـهـا کـجا میخوابند؟ کجا بـچـههـایـشـان را بـه دنـیا میآورند و کجا بـا همدیـگر جمع میشوند؟ اما آنها بودند کـه هـمـیـشـه اولـیـن و تازهترین خبرها و کشفهـای دنیا را یا حداقل خبر کشفها را برای مردم افغانستان میآوردهاند. مثل مسافران جادویی که خبرهای ســرزمـین های راز و رویا و جـادو را بـــا خــود حـمـل مــیکــردهانــد. شــایـد آنـهـا در ابــــتـــدا خیمههایی همراه داشتهاند... ا
هـنـر هـمـانـند شعر و ادبیات تراویدۀ ذوق و استعداد زیبایی شناختی انسان و نماد احساس و انـدیشـه های ظریف و تلطیف شدۀ اوست. انـسان نـه تنـهـا بـا ایـجاد و ابـداع پـدیـده هـای هـنـری ذوق و سلیقۀ زیبایی شـنـاخـتـی خـود را اقـنــاع و رشد مـیـدهـد، بـلـكـه درد ها و نیاز های روانی و حسّی خـود را نیز از راه شنیدن یا دیدن آن تسكین می دهد و بر طرف مـیـكـند. از هـمـیـن رو، تـا انسان بوده و هست، هنر با او هـمـراه است و مانند همه نماد های گونه گون فرهنگ بشری یكجا با نسلهای آدمــی پـویـه تـاریـخ را در نـور دیــده، فـراز و فرود هـای تـحــول و دگـرگـونـــی هــا را پذیرا شده است. ا
سـیـد کـبـیـر کمـال رحـمـتلی استاد غفار کـمـال نـیـنگ اوغلی دیر. سید کبیر نینگ قـولاغــی بـالــهلـیـگـیـدن دوتـار نــوالری و کلاسـیـک آهـنـگلـر بیلن تانیش. آتهسی رحـمـتـلـی اسـتـاد غـفار کمال افغانستان نـیـنـگ مـشـهـور کـلاسیـک خوانندهلریدن بیری بـولـگن. سـیـد کـبیر ایندی رحمتلی آتـهسی نیـنگ ایزینی ایزلب بارماقده دیر. اوزیـنـی ایتـیشیچه: «اوزبیک خلقی نینگ اصل مـوسیقیسی دوتار دیر و مین دوتار بـیـلـن ذوقـلـنـهمـن. کـلاسـیک موزیکلر و فـلـکـلـوریـک قـوشـیقلرنی هم اوقویهمن. الـبـتـه بـرچـهسـیـنـی اوز رحـمـتلی آتهم، استاد غفار کمال دن اورگهنگنمن». سـید کبیر اوزبیکستانلیک... ا
ضیاء خواجه منصوری افغانستانده خلقلر دوستلـیـگـی اوچـون فعال خذمت قیلگن اوسـتـاذ صنعتکارلریدن دیر. او ۱۹۲۰ نچی میـلادی ییلده تاشکند شهریده توغیلدی. بـاشـلـنـغـیچ تعلیمنی توگهتیب، موسیقه کـورسـیـنی هم عین شو ییرده توگهتدی. بــو کـورسـده دوتـار و سـیـتــار چَلـیشنی اورگـَنـدی. مـیلادی ۱۹۲۹-۱۹۳۰ ییـلـلـرده فـاریـاب، مزارشریف، سونگره کابلده عمر کـیـچـیـردی. صنـعـتـکار افـغـانـسـتــــانده اسـتـقـامـت قـیـلـهیـاتگن اوزبیک، ترکمن، تـاجیک، پشتون و هزارهلرنینگ، اینیقسه، یـاشلـرنـیـنـگ ارداقـلـی صحـبـتــداشی و صـمـیـمـی دوسـتی ایدی. منصوری نینگ افغانستان اوزبیکلری تیلی و... ا
فرهنگ و معارف بشری را که آیینـۀ تـمـام نـمـای هـســتی اجـتـمـاعـی گـفـتـه اند، مـحـصــول فـعـالـیـت هـای مادّی و معنوی انسان از بدو پیدایش تـا کـنـون می باشد. رشـد و رونـق آن نـه تنها بـاعث تـغـیـیــر و تکامل جوامــع بـشــری بـوده، بلکه صیقل گـر روح و روان افـراد جامعه نیز می باشد. هنــر مـوسیـقی کـه جُــزئــی از فـرهـنـگ بـشری مـی بـاشـد، هـمــواره بـــــا روح و عواطــف انـسـانی سـر و کـار داشـتـه، در نــوازش آن نـقـش بـس مـهـم دارد، هـنــر موسیقی یکی از مُبرم تریـن نـیـازمـنـدی هــای انـسـانــی بـوده و بــا سـرشـــت و ســرنـوشـت انـسـان پـیـونـد ناگسستنی دارد... ا
وقـتـی بـا خـیـر مـحـمد چــاووش ملاقـات میـکـنـیـد، انسانی حلیم و مـتـواضـع و در عین زمان بـا مـنـاعت و سربلند را در برابر خـود مـیبـیـنـیـد. مـنـاعـت نـفـس و غرور مشـروع انـسـانی او در عین فـروتـنـی، از اعـتـمـاد بـه نـفـس و روحـیـۀ بـلند اتکا به خــود و بــاور هــای مـلـی او سر چشمـه میگـیـرد. یکجا با این روحیه، پـیـگیری در کـار، عـشـق و عــلاقۀ پــایــان نـاپـذیـر به مـوسیـقـی مـلـی و باور به موفقیت درین ساحه او را از دیـگـران مـتـمـایز میسازد. آهـستـه و شمــرده حــرف مــیــزنــد، بــا قـاطـعـیت از فکر و نظر خود دفاع میکند، شـوخ طـبـع و بـذلـهگــو است، با تبسم و صمیمیت شما را استقبال میکند... ا
در یـکـی از کـوچـه ها، در قریۀ دور افتاده در جوی زندان ولایت سمنگان، آواز خوش تــارهـا، صــدای آرام و متین چکش سبک بر روی چـوب تــراش خـــورده بــا صـــدای خـش خـش دسـتـان گــره بـسـتـۀ استاد مـحمد قل هفتاد ساله، موسیقی زندگی را تشـکـیـل مـی دهـد. دنبوره ها، در کنار دیــوار کـاه گـلـی کارگاه استاد محمد قل، صـف کـشـیـده انـد و انـتظار می کشند تا اسـتـاد، تارها را بر شانه های شان ببندد و آنـهـا نـیـز بـا شـور فـراوان، پـس از آشنا شـدن بـا سـر انـگشتان نوازندگان، بنالند. این روزها استاد محمد قل دنبوره ساز، به گفـتـۀ خـودش وقت سرخاریدن ندارد و به قول معروف دست به دستش... ا
اوشبو طریقت، عرفانی و فـلـسفی تفکر ایگـه سـی، «مـولـوی»، «مولانا» و عادی خـلـق ایچیده «ملای روم» لقب لری بیلن شهـرت قـازانگن بویوک شاعر جلال الدین محمد بـن بهـاؤالـدیـن ولد نامیگه منسوب دیر. تـورکـیه لیک ییریک تصوفشناس عالم مـرمـره اونیویرسیتی الهیات فاکولته سی نـیـنـگ اسـتـادی دوکتور سلجوق ایرآیدین «تـصـوف و طـریـقت لر» ناملی کتابیده، او نـیـنـگ آتـه سـی حقـیـده قـویـیده گیدیک مـعـلـومـات بـیـره دی: «سـلـطـان الـعـلما لـقـبـی بـیـلن تنیلگن محمد بهاؤالدین ولد بـن حـسـیـن البکری بلخ شهریده دنیا گه کـیـلـدی. آنـه سـی، خــراسان پادشاهی علاؤالدوله خوارزمشاه نینگ... ا
وطــن عـزیـز مـا یـك كـشور كاملاً سنتی است كه هنوز هم با تـسلط كـامـل عـلـم و تـكـنـالــوژی و ارتـبــاطــــات جــهـانی در جــهـــان و كـشــور هـای هـمــسایــه، در بــســیــاری از نـقـاط دور از مركز بـه جای قانون و حتـی گاهی به جای شرعیت نيز سنت ها و عرف و عادت ها بر سرنوشـت انـسـانهای جامعۀ ما حكم میكند. تغـیـیـر باورها و سنت هـا بسیار دشوار و زمانگیر است. از هـمـیـن جـهـت نـمی تـوان آنهـا را بـه زور تغییر داد یا با فـشار حركت آن را بـه سـوی زمـانوی شدن، جهانی شدن و قـانـونـی شـدن سرعت بخشید. تـفـكـر و دیــد جــامـعـۀ مـا نسبت بـه مـوسـیـقـی نیز از باورها و سنت های مردم... ا
دنـبـوره یکی از آلات موسیقی اصیل ملی کـشـور مـاست. این آلـه را اوزبـیـک ها به گـونـۀ «دومبیره» و مردمان دیگر به شکل هــای «دَمبــوره» و «دَنـبــوره» تـلــفـــــظ مـیـکـنند. امروز دنبوره به عـنـوان یـک آلـۀ قـدیــمـی و اصـیـل مـلـی در میان اکثریت قــریـب بـه اتفاق تمام ملل تورکی جهان؛ مـانـند: اوزبیک ها، قزاق ها، تـورکمن ها، قــیـرغـیـز هـا، قـره قـلـپـاق ها، آلتای ها، بـاشقیرد ها، یـاقـوت هـا، تاتار ها و اویغور هـا و نـیـز سایـر ملـل؛ چون: تاجیک هـا و هـــزاره هـا مـــورد اســـتــفـاده است. در بــرخــی از مـــنـــابـــع تـاریــخـی اخـتـراع «دَنـــبـــوره» را بــه تـورکـان نـسـبت داده انـــد. گسـتــرده گی کاربرد... ا
بــابــه قِــران هـنـرمـنـد آواره و درویـشـی از ولـسـوالـی خُـلم (تـاشقرغان) بود. نام اصلی اش عـبـدالـغفار فرزند سلطان بود. او در سال ۱۲۸۹ خـورشـیـدی در گــذر ده حــسن ولـســوالــی تــاشــقـرغان ولایت ســمـنـگـان پــا بـه جـهــان هـــســــــتی گـذاشـت. بـابـه قِـران از آوان کــودکـی به خـوانـدن آهـنگ های محلی آغاز نمود. در سـن دوازده سـالـگـی نـزد مـرحوم محمد حـکـیـم تـنـبـور نـواز بـه نــواخــتــن دنبوره پـرداخـت. او پـس از ســـال هـا تــوانست پـول نـاچـیـز را جـمع کند تا اینکه توانست دنـبـورهای بــرای خــود خـریـداری کند. در ولسـوالــی تــاشــقـرغان به جز بابه قِران کسـی دیگری نبود که در محافل خوشی آهنگ بسراید... ا
محمد جان ولد بدل مشهـور بـه بـنـگیـچه تــاشــقـرغــانــی در سال 1307 هــجـری شمـسی در گــــذر ایــش مـحـمــد بـیـک نـاحـیـۀ اول شهـــر تـــاشــقــرغـان مـرکـز ولـسوالــی خـُلــم در یک خانـوادۀ هنرمند تــولــد شده است. پــدرش بـه اسم بـدل مشهــور بــه بــدل مـست تـاشـقـرغـانی بــوده بـه نـواختن دمبوره مهارت داشـتـه، بـنـگـیـچـه پـدرش را درسن 2 سـالـگی از دست داده تـحـت تـربـیــۀ مــادرش قـــرار گـرفـت. در سـن خــورد سالـی نزد مـلای مـحـله به فرا گیری دروس دینی پرداخته، کـتـب مـتـداولـه را الــی پـنـجﮔــﻧـﺞ، قـرآن کـریـم، غـیـاثـی و دیــوان... ا
اۉزبېک اۉزی کیم؟ «...بورونغی عصرلرده تورکستان و تورکلر واقعاتی و احوالی حقینده تورکي، فـارسي و عربي تیلارده نېچه کتابـلـر یـازیـلـگنـدورکـی، او کتـابـلـردن روس و بـاشـقه آورۉپاییلر استفاده اېتگن و اېتمهکدهدورلر. لېکن او مختلف (تورلی-تومن) تیلارده یازیلگن. تاریخي اثرلردن بیز تورکستانيلر استفاده اېتوب، ینگی محاکمه و تدقیقات ایله اۉز شېوهمیزده منتظم بیر اثر وجودگه کېلتیرگنیمیز یۉق.» م. بېهبودي
«اۉزبېک» اتَمهسینینگ کېلیب چیقیشی حقیدهگی رسالهچهم نشردن چیققنیگه منه بیر ییل تۉلدی. رسالهده قید اېتگن خلاصهم استاذ، اۉزبېکستانده خدمت کۉرسهتگن ارخیتېکتور، رحمتلیک پ. زاهداوف بیلن بیر خیل بۉلگنینی خورسندچیلیک ایله قید اېتیب اۉتیشیم لازم.
کمینه اوّلباشده عیناً «اۉزبېک» اتَمهسی بۉییچه ایزلَنیش آلیب باردیم دېسهم ناتۉغری، بۉلر-آو. چونکی، مېن هم اۉتگن ییلیگچه «اۉزبېک» اتَمهسی، بیزگه ساوېت دوریده اۉرگهتگنلریدېک، آلتین اۉرده خانی اۉزبېکخان سلطان محمد (تخمین. 1282—1342) بیلن باغلیق، اۉزبېک اتَمهسی بۉییچه باشقه معما یۉق، اۉزبېک سۉزینینگ معنیسی اېسه «اۉز-اۉزیگه بېک» دېگنی، «بیز شونهقهنگی زۉر آدملرمیز» دېب یورردیم.
اما... بو فکر بیر یاقلمه، سوبېکتیو sub’ektivفکر اېکن. اۉیلب کۉرینگ-ه؟ قهیسی اۉزبېک آته-آنه مېنینگ اۉغلیم «اۉز-اۉزیگه بېک»، «بیرولرگه بۉیسونمهیدیگن»، یعنی «بېباش» بۉلسین دېیه نیّت قیلیب اسم قۉیهدی؟
اۉزیمنینگ نېگه «اۉزبېک» دېییلیشیمگه قیزیقیشیم اېسه عموماً باشقچه حالتده باشلهندی.
اۉزبېک ضیالیلری، ضیالیلیککه طلبگارلر (طلبه و باشقهلر) اوچون «معرفت» دېگن کامپیوتېر دستوری یرهتیش بارهسیده عایله اعضالریمدن عبارت ایجادي گروه رهبری صفتیده کېچهیو-کوندوز آلتی آی دوامیده ایش آلیب بارهیاتگندیم. نیّتیمیز شو اېدیکی، بو دستورگه کیرگن هر بیر اۉقووچی جمهوریتمیزگه عاید برچه معلوماتلرنی بیر زومده تاپیب، همصحبتینی علمي کېکیشووده منطقلی، اساسلی دلیللری بیلن یېنگسین، اینیقسه یاش بالهلر آته-آنهسیگه اۉز بیلیمدانلیگینی بیلدیریب، اولرنینگ کۉزینی قووانتیرسین. اولر هم بیزنینگ دستوریمیزنینگ قولهیلیگینی باشقهلرگه ایتیب «مېنینگ بالهم کامپیوتېر یانیده اۉتیریب، بېکارچیلیک بیلن شغللهنمهیدی، بلکه اۉزبېک تیلیمیزدهگی سۉزلر ایضاحی، تاپانیملری و باشقه معلوماتلرنی اۉرگهنیب، کېلهجکده عالِم بۉلیشگه اینتیلیپتی» دېسین، قیلهیاتگن ایشیمیز ثواب هم بۉلسین، منفعتدارلیک هم کېلتیرسین دېگن یخشی نیّتلر بیلن ایش باشلهب یوباردیک. شونده اېنسیکلاپېديهدهگیensiklopediyadagi «.. اۉز اۉرنیده ایتیب اۉتیش لازمکی، اۉزبېک اېتنانیمی نینگetnonimining کېلیب چیقیشی بۉییچه فنده یکدل فکر موجود اېمَس» دېگن فکر مېنی زيرک کېکتیردی.
کېین آلتین اۉرده خانی اۉزبېکخاننینگ باباسی چینگیزخان بیلن کورهشگن جلاالدین منگوبېردی دوری (1225-ییل) ده آزربایجانده اۉزبېک اسملی کیشی آتهبېک (بیزنینگچه حاضرگی ولایت حاکمی) لوازمیده ایشلهگنلیگینی اۉقیب قالدیم. بو جملهنی اۉقیگچ، عموماً حلاوتیم یۉقالدی. سۉنگره، 11-عصرده سوريهده یشهگن عرب تاریخچیسی اوسامه ابن مونقیزنینگ «کتاب الاعتبار»ای (عبرت کتابی)ده یازیلیشیچه اۉزبېک اسملی کیشی موسیل حاکمی هم بۉلگنلیگینی ز. ضیاتاونینگ «توران قوملری» کتابی (ت-2008 «استقلال»نشریاتی 189-بېت) دن اۉقیب قالدیم.
اېنگ قیزیغی کېین یوز بېردی. معلوم بۉلیشیچه، ا.مکېدانسکي A.Makedonskiy یورتیمیزگه کېلگن دورده هم اۉزبېک اسملی تورک کیشی یونانلر ایتگن باختريهده حاکملیک قیلگن، ا.مکېدانسکيگه قَیناته هم بۉلگن اېکن.
معلوماتلرنی اۉرگهنگهنیم، تفکر قیلگهنیم سیین یورتیمیز حقیده اوّل چار روسيهسی، سۉنگره ساوېت تاریخشناسلری تۉقیگن اویدیرمهلرگه دوچ کېلگن بۉلسهمده، اولرنی فاش قیلیش اوچون وقتنی صرفلهمسدن بوتون دقّت اعتباریمنی «اۉزبېک» اتَمهسیگه قرهتدیم.REABILITATsIYa رېابیلیتاتسيه یا که «پالوان، بیر قۉییب آلینگ» POLVON, BIR QO‘YIB OLING دولت رواجینینگ بیرینچی شرطی اوندهگی اساسي خلق تیلی رواجلهنیشیدیر. تیلنی رواجلهنتیریش اېسه آسانلیکچه رۉی بېرمهیدی. بونینگ اوچون کتّه علمي صلاحیت، طلب و احتیاجدن تشقری، مستحکم اقتصاد هم موجود بۉلیشی کېرهک. علیشېر نوايی تورکي تیل نینگ ادبیاتده فارسي تیلدن اوستون جهتلرینی کۉرسهتیب بېرگن دېییشهدی.
اما، نوايی گه اۉخشهش تیلشناسلر وجودگه کېلیشی اوچون امیر تېمور کبی جهانگیر، مرکزلشگن قدرتلی دولت قوردی. اونینگ اۉزی هم تاریخشناس، معرفتپرور ذات بۉلگنی معلوم. او اۉز دورینینگ برچه قیمتبها کتابلرینی سمرقندگه کېلتیرگن دېسک خطا اېمَس. انه شو کتابلرنی مطالعه قیلگن بیر اولاددن کېینگینه علی شیر نوايی کبی ذاتلر دنیاگه کېلیب، تیلیمیزنی کۉکلرگه کۉترالدی. امیر تېمورنینگ کتاب خزینهسیگه وارثلیک قیلگن اونینگ نبیرهسی میرزا اولوغبېکنینگ افسانوي کتابلری تاپیلمهگنی حقیده فنده فرضلر حاضرگچه موجود.
یورتیمیز تاریخینی یازگن اۉز بابالریمیزدن میرزا اولوغبېکنینگ «تۉرت اولوس تاریخی»، ابوالغازی بهادرخاننینگ «شجرهی تورک» اثرلریدهگی کېلتیریلگن دلیللرنی یاپّهسیگه رد اېتیب بۉلمهیدی. اولرنینگ نقطۀ نظرینی توشونیشدن آلدین، اولرنینگ دوریگه «توشیب» بیر کون اولرنینگ اۉرنیگه شاه بۉلیب کۉریش کېرهک. تصور قیلدینگیزمی؟
اۉزبېکانه شاهلیک عاریتینگیز و غرورینگیز بیران-بیر مسلهنی یېنگیل-اېلپی حل اېتیشگه یۉل قۉیهدیمی؟ هه، رحمت. آبېکتیو بۉلیشگه مجبورسیز.
تۉی کورهشلریده ایکّی پالواندن بیری، قاعدهدن چېتگه چیقیب چیرانوېرسه، اۉرتهده حکملیک قیلهیاتگن بکاوول اونگه: «قۉییب آلینگ، پالوان» دېیدی-ده، کورهشووچیلرنی اجرهتیب، باشقتدن بېللشیشلریگه رخصت بېرهدی.
معلومکی، قدیمگی دنیا تاریخی یونان عالِملری گېرادات، کسېنافانت Gerodot, Ksenofont، پتالامېی، ریملیک دیادار، Ptolomey, rimlik Diodor یهودي عالِم ای. فلهويI.Flaviyning نینگ اثرلریگه تهیهنهدی. عیناً اۉشهلرنینگ اثرلریده کوشان، بکتريه، سکیفلر Kushan, Baktriya, skiflar سهکلر، مسّهگېتلر، آکسلر saklar, massagetlar, okslar کبی یورتیمیزگه عاید معلوماتلرنی اۉقيهسیز. بیز هم اولرگه تیهنیب اۉزیمیزنی بکترلر، مسّهگېتلر، سکیف، سک دېب حسابلب کېلهمیز.
اما، اولرنینگ کېلتیرگن معلوماتلری چار روسيهسی و ساوېتلر دوریده بیر یاقلمه اۉرگنیلگن. یعنی، یونان و ریم عالِملری تیلگه آلگن بکترلر، کوشهنلر، آکسلر، مسّهگېتلر نینگ حاضرگی مرکزي آسيا، آزربایجان، تورکيه، روسيه جَنوبی و شِمالیدهگی تورکي قوملرگه علاقهسی یۉقدهی بۉلیب قالگن.
اېندی چار روسيهسی همده ساوېت تاریخشناسلریگه، «پالوان، بیر قۉییب آلینگ» دېسکده، اولرنینگ اثرلرینی اۉزیمیزنینگ بابالریمیز ابوریحان بېروني، محمود کاشغری، میرزا اولوغبېک، ابوالغازی بهادرخاننینگ اثرلریی آرقهلی اۉرگنسک.
شو بیلن بیرگه مملکتیمیز حدودیده یشهب ایجاد قیلگن اۉزیمیزگه معلوم و نامعلوم تاریخ کتابلرینی چېت اېللردن بۉلسه-ده تاپتیریب اولرنی زمانوي اۉزبېک تیلیگه ترجمه قیلیب، اجدادلریمیزنینگ علمي تفکری یوکسک بۉلگنلیگینی اساسلب، اولرنی بوتون دنیا تاریخچیلری کۉز اۉنگیده رېابیلیتاتسيه (آقلهسک) جوده مقبول ایش بۉلردی.
اگر، ابوربحان البېروني، محمود کاشغری تاشکېنتنی «تاش شهر»، سمرقندنی «سېمیز (بای معناسیده) کېنت» دېسه، اولرنینگ سۉزینی انابتگه آلمهی تاشکېنتنی «چاچ» سۉزیدن کېلیب چیقهدی، «سمرقند اېسه سمر دېگن کیشی نامیگه قۉییلگن» کبی اساسسیز، حقیقت-او، منطقدن ییراق فکرلرنی بیر چېکّهگه سوریب قۉییش کېرهک.
میرزا اولوغبېک هم، ابوالغازی بهادرخان هم اۉغوزخان بوندن تۉرت مینگ ییل اوّل یشهب، «دنیانینگ غرب و-شرقینی ضبط اېتگن بیرینچی تورکي خاقان اېدی» دېسه اولرنینگ فکری، هر قندهی ساوېت دوری علمي عنوانیگه سزاوار شخصنیکیدن مینگ چندان تۉغری اېکنلیگینی تأکیدلهماقچیمن. اۉغوزخاننینگ بو یوریشینی تکرارلهشنی ا.مهکېدانسکي A.Makedonskiy، یو.سېز Yu.Sezar، چینگیزخان Chingizxon، امیر تېمور A.Temur، پیاتر Pyotr 1، ناپالېان Napoleon و باشقهلر هم ایستهدی، اما بو ایشنی قیلیشگه اولرگه اذن بۉلمهدی. ابوالغازی بهادرخاننینگ قیپچاق، قارلوق، قنگلی کبی اوروغلرنینگ کېلیب چیقیشی حقیدهگی فکرلری هم منطقهن اساسلی.
قۉشیمچه صفتیده شو گپنی تأکیدلهماقچیمن: حاضرگی اۉزبیکلر دنیادهگی اېنگ قدیمگی خلقدیر!
اثبات؟ دنیانی سوو باسیش طوفانیدن سۉنگ نوح پیغمبرنینگ کتّه اۉغلی یافث علیهالسلام بۉلگن. اونینگ کتّه اۉغلی اېسه تورک بۉلگن. تورک حاضرگی اۉزبېکستانلیک بۉلیب، وطنیمیز بوتون دنیا تورکیلرینینگ، اروپادهگی کۉپگینه خلقلر (انگلیس آکسلری، سکسانلر، جرمن و باشقهلر) نینگ، روسيه شِمالی، امریکا هندولرینینگ ایلک وطنی حسابلنهدی.
حاضرگی اۉزبیکلرنینگ اېنگ قدیمي خلق اېکنلیگینی امیر تېمور بابامیز هم بېکارگه تأکیدلهمهگن.
بو حقیقتنینگ آچیلیشینی قوییدهگی مېتافوره (اۉخشهتیش) آرقهلی توشونتیریشگه حرکت قیلهمن: اوچ لیترلیک بانکهگه سوو سالیب، اونینگ ایچیگه بیرته کتّه و ميده تاشچهلرنی بیرگهلیکده تشلهب، بانکهنی دایما سلکینیب تورهدیگن جسم- ویبرهتار اوستیگه قۉیینگ، بانکه توبیگه بیرینچی بۉلیب کتّه تاش توشهدی، اونینگ اوستیگه اېسه ميده تاشچهلر مینیب آلهدی. اما، بانکه دایمي ویبراتسيه قیلینیشی عاقبتیده بیر آز مدتدن سۉنگ، کیچیک تاشچهلر پستگه توشیب، کتّه تاش یوقاریگه چیقهدی. خلقیمیز تاریخی انه شو کتّه تاشگه اۉخشهیدی. ميده تاشچهلر اېسه اونگه 150-ییل دوامیده ایتیب کېلینهیاتگن اغوا و تهمتلردیر.
بو فکریمنی، حس-هیجانگه بېریلمهسدن، منطقي ملاحظه آرقهلی سیزگه توشونتیریشگه حرکت قیلهمن. بو تدبیریمنی اۉشه «کتّه تاش» نینگ اوستیدن بیرته کیچکینهگینه تاشچهنی توشیریش دېب قبول قیلهسیز، باشقه تاشچهلرنی اېسه قدیمي کتابلریمیز زمانوي اۉزبېک تیلیگه ترجمهسی آرقهلی یوز بېریشیگه بیرگهلیکده امید قیلیب قالهمیز.
خلاصه اۉرنیده، شونی ایتیشیم کېرهککی، یونان عالِملری یاکه ابوالغازی بهادرخان بابام ایتگن گپلر سِرینی آچیش بۉییچه قیلگن ایشلریم فوق العاده کتّه حادثه اېمَس. مېنینگ قیلگن ایشلریمنی کتّه شهردهگی خیاباننینگ بیر بورچهگیده تورگن، شیشهسی خیرهلشگن چیراقلرنی ارتیب قۉییشگه قیاسلهسه تۉغری بۉلر. چونکی، مېندن اوّل چیراق هم بار اېدی، شیشهسی هم... انتیک دنیا عالِملری بیلن ملاقات ANTIK DUNYO OLIMLARI BILAN MULOQOT «اۉزبېک» اتَمهسی کېلیب چیقیشی حقیدهگی رسالهده ایتیلگن خلاصهگه کېلیشیمگه انتیک دنیا یونان و ریم عالِملری نینگ اۉرته آسيا حقیدهگی کوزهتیشلری جمعلنگن معلوماتلردن هم فایدهلندیم.
هه، اۉزبېک اتَمهسی تورکیلرنینگ غرب و شرقنی اېگهلهگن بیرینچی جهانگیری اۉغوزخان نامیدن آلینیب، ا.مهکېدانسکي یورتیمیزگه باستیریب کېلگن پیتده هم اۉزبېک اسملی کیشی تورکیلر ایچیده یشهگن.
اوّلا، یونانلر تیلگه آلگن باختريه BAKTRIYAحقیده ایکّی آغیز سۉز. یونان عالِمی دیادارDiodorning نینگ فکرلریگه اعتبار بېرینگ: «اېنگ باشیده سکیفلر skiflar(دشتِ قیپچاقدهگی تورکي قبیلهلرنی گېراداتGerodot بوندن 2500-ییل اوّل شوندهی دېیه بوتون دنیاگه تنیتدی –ا.ش.) قدرتلریدېک اتاقلی اېدیلر: اولر پرفيه Parfiya، بکتريه دولتلرینی، عیاللری اېسه امزانهلر amazonalar پادشالیگینی توزیشگن. سکیفلر همیشه اېنگ قدیمي خلق حسابلهنگن، قدیميلیکده اولر مصرلیکلر-له بېللشهدیلر» (دیادار«تاریخ کتبخانهسی» اییII، 43-44) بکتريه دولتی دېب یونانلر کوشان امپراطورلیکسینینگ پایتختی بلخ شهری نامینی ایتگنلر.
خۉش، بلخ سۉزی نیمهنی انگلهتهدی؟
اۉزبېکستان تاپانیملری کتابیده بوندهی دېییلهدی: بلخی– تورکیلرنینگ کېنهگهس kenagas، قوتچی، سرای قبیلهلری، تورکمنلرنینگ اېرسری قبیلهسی ترکیبیده بلخی (بلقی(balqi اوروغی قید قیلینگن. بلخ شهری کوشان امپراطورلیکینینگ پایتختی بۉلگن.
کوشان امپراطورلیکی حقیده اۉزبېکستان اېنسیکلاپېديهسیدهگی معلوماتگه ینه بیر مراتبه قهیتسک: کوشان پادشاهلیگی– اۉزبېک دولتچیلیگی تیزیمیدهگی قدیمي دولت... «کوشان» اتَمهسی یا سلاله یاکه قبیلهگه تېگیشلی بۉلیب، او ایلک بار میلاددن اوّلگی 1-عصر آخری- میلادي 1-عصر باشیده حکمرانلیک قیلگن پادشاه گېرهی «Geray» ترجمه روسچهدن کېلگن –ا.ش.) ضرب قیلدیرگن تنگهلرده قۉللـهنیلگن... اېندی بلخ و کوشان سۉزلری اېتیمالاگيهسی بۉییچه اۉزیمیز منطقي تحلیل آلیب بارسک. بکتريه، تۉغریراغی «بهقتريه» و «کوشان» Baqtriya” va “Kushan”سۉزلری قدیمگی یونان، ریم، یهودي عالِملری کتابلریده اوچرهیدی. بو اولرنینگ تیلیدهگی سۉزلر. بکتريه سۉزی، بکترلر یشهیدیگن مکان معناسینی بېرهدی. «بکتر»لر قندهیدیر خلق یاکه قبیله یاخود بیر گروه کیشیلر صفتیده آلینماقده.
بو سۉز نینگ تورکي معناسی «بلیق» بۉلیشی ممکن. بیر پیتلر حاضرگی پېکین شهری هم خانبلیق نامی بیلن اتهلگنی تاریخدن معلوم. بلیق دېگنده قدیمگی تورکي تیلده شهر توشونیلگن. نخاتکه، بو دریادهگی بلیق سۉزیدن آلینگن دېرسیز؟ یۉق، «بلیق» سۉزینینگ اېتیمالاگيهسی تورکي مېنتهلیتېتدن کېلیب چیقیب نظر سالینسه ایکّیته «بای» و «لیق» سۉزلریدن تشکیل تاپهدی. یعنی، «بایلری کۉپ» یاکه «بایلیگی مۉل» معنالرینی بېرهدی. چونکی، بایلیگی کۉپ کۉل- «بایکۉل»، بایلیگی کۉپ سای (دریا)-«بایسای»، آوولی بای جای- بایاوول، بای آووللری کۉپ جای- بایاووت، دېب اتهلیشی قدیمگی تورکي عنعنهلرگه خاص.
قدیمده بایلری یاکه بایلیگی کۉپ شهرلر- بایکېنت، سېمیزکېنت، بایلیق ناملری بیلن اتهلگنی منطقاً تۉغری و یوقاریدهگی اوچهله سۉز هم سینونیم سۉزلردیر. قشقهدریا ولایتی دهقانآباد تومنیده بېلیبایلی ناملی تاپانیم بار. بو سۉز قدیمده «بېری+بای+لیق»، یعنی امودریانینگ بېریگی تمانیدهگی کېنت نامیده بۉلگنینی هم تخمین قیلیش ممکن.
«لیق» سۉزیگه کېلسک، بو سۉز هم قدیمده جای ناملریده ایشلهتیلگن، مثلاً «آلمه»- «لیق»، «بۉستان»- «لیق»، «قۉی» – «لیق»، «خۉجه»-«لیق»، «تاش»- «لیق»، «آلتین»- «لیق»، «آغه»-«لیق»، «سای»-«لیق»، «ارپه»– «لیق» و هکذا.
وقت اۉتیشی بیلن اېسه یوقاریدهگی بایکېنت، سېمیزکېنت، بایلیق شهرلرینینگ ناملری اَیریچه بۉلیب کېتگن و حاضرگی کونده پَیکېنت، سمرقند، بلخ دېب ناملنیب کېلینماقده. شونینگ اوچون قدیمگی یونان و ریم عالِملری بلخنی– بکتريه دېب شلری اۉشه یېرده یشاوچی کیشیلر- بایلرگه نسبتاً قۉللـهنیلگن و «بایلر وطنی» معناسینی بېریب، بوندهی تورکي اۉزهکلی سۉزلر سلاویان تیلیدهگی باهېمیه-Bohemia انتیک دورلردهیاق (وای آ) (Voi(o) ههېموم («بایلر وطنی») نامی بیلن قید اېتیلگن، میلاددن اوّلگی 8-عصرده چېکلرنینگ پایتختیگه نسبتاً، آلمان تیلیدهگی بهوريه (لات. بهی (او) ورییBavariya (lot. Bai (u) varii بایلر مملکتی اهالیسی) سۉزلری اېتیمالاگيهسیده موجود.
اېندی اروپالیکلر ایشلهتگن کوشان تېرمینیگه کېلسک، بو سۉز تورکيده کونخان بۉلیشی کېرهک. بو اسمنی آلگن خلق حاضر بار. اروپاگه کېتگن حاضرگی وېنگېرلرنی، اروپالیکلر «خونگرلر Xungar دېییشهدی. خونگر اېسه اروپالیکلر ایتهیاتگنیدېک «گونن» gunn لر یاکه «خونن»لر اېمس، اولر کونخان نینگ اولادلری بۉلیب، اروپاگه میلاددن کېین اېمَس، بلکه جوده آلدین باریشگن. یوقاریده ملي اېنسیکلاپېديهدن کېلتیریلگن چېکلرنینگ ازلي وطنی باگېميه اتَمهسیدهگی معلومات اوشبو سۉزلریمیز تصدیغی حسابلنهدی.
اېندی تورکي تیلار نقطهی نظریدن خونگر سۉزی «کون» و «اېر» Kun va Er سۉزلری قۉشیلوویدن تشکیل تاپهدی. اېر سۉزی اۉغیل بالهگه نسبتاً قۉللـهنیلگن. مثلاً، الپ اېر تۉنگه یاکه اېرقوت، آیېر و باشقهلر. فقط کونېر دېگنده «کوندوز کونگی اۉغیل باله» معناسینی قیدیریش کېرهک اېمس. کونېر (حاضرگی پیتده شوندهی اسملر تورکلرده اوچرهیدی-ه.ش.) کونخانگه تېگیشلی اۉغیل باله معناسینی بېرهدی. کونخان اېسه تاریخدن تورکیلر نینگ خانی اۉغوزخان نینگ کتّه اۉغلی حسابلنهدی. شونینگ اوچون اروپالیکلر تیلیدهگی کوشان امپراطورلیکسی، اصلیده کونخان امپراطورلیکسی دېب ناملنیشی مقصدگه موافق.
دنیادهگی، بعضی ملتلر اۉز خواهشیدن تشقری عموماً اۉزلریگه علاقهسی بۉلمهگن باشقه اتَمهلر بیلن هم ناملهنیب کېلیشماقده. مثال اوچون حاضرگی امریکا قۉشمه شتاتلرینینگ توب اهالیسی تورکي بۉلگنلیگی حقیده فنده یېترلی دلیللر بۉلسه-ده (کېینراق بو موضوعگه قَیتهمیز)، اولر هندو دېب اتهلیب کېلینماقده. اهالیسینینگ اکثریت کۉپچیلیگینی انگلیسلر تشکیل قیلووچی اقش امریکا دولتی اساسی «امریکا» سۉزی ایتالیالیک سیاحی امېریگا وېسپوچچی Vespuchchiningنینگ اسمیدن، جَنوبي امریکادهگی بالیويه دولتی نامی، دولت اربابی سیمان بالیور Simon Bolivarningنینگ، کالومبيه اېسه، هسپانیهلیک سیاحی کریستفر کلمبنینگ Xristofor Kolumbningایکّینچی آتیدن آلینگن.
شو اۉرینده سغديانه دېگن سۉزنینگ اۉشه پیتده بۉلگنیگه مؤلف کتّه شبهه بیلن قرهیدی. نېگهکه، بو سۉزنی اۉرته عصرلرده یشهگن اۉز تاریخچیلریمیز، یازووچی، شاعرلریمیز ایشلهتمهگنلر. بیردنیگه بو سۉز 20-عصرده قهیېردن پیدا بۉلیب قالدی؟
تۉغری ا.مهکېدانسکي بیلن جنگده قتنهشگن پتالامېینینگ Ptolomeyning اثرلری حاضرده یۉق. کېینراق، یازیلگن متنلرنی اصلینی تېکشیریش اېسه مادّي صرف خرجتلرنی طلب قیلهدی.
اما، 10-عصرلرده اروپالیکلر بیزنینگ یورتیمیزنی ترانساکسنيه،Transoksaniya ترانساکسینه (یعنی آکسلر okslarکۉچیب کېلگن یورت) دېییشلریده کتّه معنا یشیرینگن. قدیمگی یونان تاریخچیلری امودریانی- آکس OKS اونینگ چپ قیرغاغینی آکسینه، یعنیکیم آکس- اۉغوز، آکسینه OKS–O‘G‘UZ OKSIANA– اۉغوزلرO‘G‘UZLAR VATANI وطنی دېب اتهگنلرینی بیلیش ممکن. حاضر هم آکسیتهنلر تیلی فنده موجود بۉلیب، جرمن و انگلیسلرده بعضی (تورکي اۉزهکلی) سۉزلریمیز تورگنلیگی حقیده کېینراق فکر یوریتهمیز.
نرشخينینگ ایتیشیچه «سغد» سۉزی دریانینگ لایی تۉپلهنگن جاییدن آققن، زرافشاننینگ سووی تۉپلهنیشیدن پیدا بۉلگن دریاگه نسبتاً ایتیلگن، اما بو سۉز میلاددن آلدین اېمَس، بلکه میلاددن کېینگی 6-عصرلرده پیدا بۉلگنلیگی حقیده فنده دلیللر موجود (قرهنگ: «میراث». نرشخي «بخارا تاریخی» ت.-1991ی. «کمهلک» نشریاتی 90-91؛ 166-بېتلر)، محمود کاشغری اېسه تورکیلرنینگ سغدک ناملی قبیلهسی بارلیگینی ایتهدی، (اوېستاده Avestodaساگدا Sogdo اصل متنیده نیمه؟) دېگن تاپانیم بارلیگی قید اېتیلگن. سغد بۉییچه بار معلومات شو.
یونانلر اۉغوزلرنی آکسلر Oksla دېگنینی ایتدیک. بو سۉز اۉغوزخاننینگ برچه اولادلریگه تېگیشلی. اۉغوزخاننینگ نبیرهلری ایچیده بیزنی اعتباریمیزنی کېکهدیگن شوندهی اسملر بارلیگینی ابوالغازي قید اېتهدی: «خراسانلی، سورقي، بو وقتده انی سرخيXurosonli, Surqiy, bu vaqtda ani Surxiy دېیتیرورلر. قیرغیز. (ابوالغازي «شجرهی تورک» ت. -1994-ییل «چۉلپان» نشریاتی 26-بېت.)
«سرخی» نامیده- تورکمنلرنینگ اوروغی قید اېتیلگن. جمهوریتمیز جَنوبیدهگی دریا هم عیناً اۉغوزخاننینگ نبیرهسی سورخان سۉزیدن کېلیب چیققنلیگی طبيعي حال.
اگر یونانلر «س» حرفی بیلن باشلنووچی بیران مملکت حقیده گپیرگنلریده هم او سغديانه اېمَس، بلکه )سورکنيه SURKANIYA سورخانيه) بۉلیشی ممکنلیگی حقیده فکر یوریتیشگه تۉغری کېلهدی. چونکی، قدیمده تاپانیملرگه نسبتاً مملکتلر اتهلمهگن. مثلاً، گیرکنيه Girkaniya گیرکنلر یورتی، یونانلر تیلیدهگی گیرکن هم گۉرخان بۉلیشی کېرهک، شونده گۉرۉغلی تاریخي شخص بۉلیب، حاضرگی اورگېنچ، قدیمگی گورگنج، انه اۉشه گۉرۉغلی نامی بیلن باغلیق بۉلیشی کېرهک، پرفيه (پرپیلر یورتی)، النيه (النلر یورتی)، پېرسيه (فارسلر یورتی)، اینديه (هندلر یورتی) و هکذالرنینگ برچهسی اۉشه یېرده یشاوچی خلق نامی بیلن اتهلگن.
اېندی ا.مهکېدانسکي دوریده یشهگن اۉزبېک اسملی کیشی حقیده. او اۉشه دور تلفظیده «اۉغوزبېرک» O‘g‘uzBerk دېب اتهلگن، بو سۉز یونانلر تیلیده «آکسیرت» (آکس-اۉغوز، ارت اېسه تېگیشلیلیک صفتی) بۉلگن، ا.مهکېدانسکي اونینگ قیزی آکسانه (اۉغوزانه، آیسولوو یاکه آیقیز، بو یېرده «آی» اۉغوزخاننینگ آتهسی همده اۉغلینینگ اسمی آی بۉلگنیدن، اونینگ اولادلری هم اۉغوز حسابلهنیشی نقطهی نظریدن ایتیلماقده) گه اویلهنگن. بو نکاح عشقي اېمَس، بلکه سیاسي بۉلگن و آکسانهنینگ برادری ا.مهکېدانسکينینگ هندوستانگه یوریشی چاغیده قۉشین قوماندانی اېتیب تعیینلنگن.
اۉتگن ییلی رسالهچهمنی اعلان قیلهیاتگنیمده یونانلر تیلگه آلگن مسّهگېتلر، آکسلر حاضرده قهیسی اۉزبېک اوروغلرینینگ اجدادی اېکنلیگی، اینیقسه سپیتهمېن نینگ Spitamenningاصل اسمی نیمه بۉلیشی ممکنلیگی حقیدهگی جومباق یېچیب بۉلمهیدیگن ارمانگه ایلنیب قالگندی. «افسوس، سپیتهمېن نینگ تورکيدهگی اسمی حقیده بیران بیر فکر ایتیش مېنگه نصیب قیلمس اېکن-ده» دېیه توشکونلیک کیفیتی آنگ و-شعوریمنی چولغهدی.
میلی، «اۉزبېک» اتَمهسی حقیده ایتگن فکریم هم مېن اوچون کتّه بخت، دېیه شکرانهلیک بیلن یورهوېردیم. بیراق تۉستدن بیر واقعه یوز بېریب، بو موضوعگه ینه قَیتیشیمگه تۉغری کېلیب قالدی... فیرمهمیز اۉزبېک تیلیده کامپیوتېر دستورلری یرهتیشگه اختصاصلشگن. اۉزیم منه ییگیرمه ییلدن بویان کامپیوتېر مانیتاری یانیده توریب، متن تېرهمن. خط، مقاله، حکایه، درامه، قصه، سود قرارلری، قانون لایحهلری متنلرینی تېرگنمن. بیراق املایی خطالرنی تاپیب بېرووچی اۉزبېکچه دستور نینگ یۉقلیگی، متنلرنی قَیته، قَیته اۉقیشگه بو اېسه وقتنی، کاغذنی قۉشیمچه روشده صرفلشگه آلیب کېلردی. روسلر نهفقط املا، بلکه روس تیلی گرامرسی بۉییچه هم کامپیوتېر دستورینی عهدهلشدی. مېن فیرمهمیز باشلیغیگه «نېگه روس تیلیده املا، گرامهتیک خطالرنی تېکشیرووچی دستور بار-او، اۉزبېک تیلیده بو نینگ اۉخشهشی یۉق، نیمه بیز اولردن کممی؟ قۉلینگیزدن کېلسه شو ایشنی قیلیش کېرهک» دېگن سوالنی قۉیگندیم. فیرمه دیرېکتوری بیر نېچه آی اوّل تکلیفنی قبول قیلیب، بو بارهده ایشلرنی باشلب یوبارگندی.
فیرمهنینگ بو لایحهسی «یوریده-عارفا» YURIDA-ORFO دېب ناملهنیب، تشقریدن قرهگنده ایش قیزغین کېتهیاتگندی. اما، لایحهگه یېتکچیلیک قیلهیاتگن شخص چېت اېلگه خدمت سفریگه کېتیب، ایشلر چله قالیب کېتدی. «تشبث جزالنهدی» دېگنلریدېک، اۉزبېک تیلیده املا خطالرنی تېکشیریش لایحهسی هم، تقدیر تقاضاسی بیلن مېنینگ گردنیمگه توشدی.
دستور بۉییچه قیلینگن ایشلرنینگ ایچیگه کیرگن سیین، حلی جوده کۉپ ایشلر قیلیش کېرهکلیگی معلوم بۉلیب قالدی. ایتیشهدیکو، «اېسکی اوینی توزهتگندن کۉره، ینگیسینی قورگن یخشی» دېب.
نوبتدهگی ایش آلدیده، ایلگریگی «معرفت» دستوری بۉییچه قیلگن ایشلریمیز «بالهلر اۉیینی» بۉلیب قالدی. اوّل، معلوماتلرنی صحیفهلب یاکه جیلّهقورسه ابزاتسلب اۉقیگن بۉلسهم، اېندی هر بیر سۉزنی، اونینگ قۉشیمچهسینی، کېرهک بۉلسه هر بیر حرفنینگ جایلهشووینی هم اۉرگهنیب چیقیش کېرهک اېدی. مثال اوچون «قیرغاق» سۉزیگه «ای» افیکسی (قۉشیمچهسی) قۉشیلسه، آخرگی «ق» حرفی «غ» گه ایلنهدی. «باغ» سۉزیگه «گه» افیکسی قۉشیلسه باققه، تاغ هم خودّی شوندهی «تاققه» بۉلهدی. قارین سۉزیگه «ای» افیکسینی قۉشسنگیز، اېندی بو سۉز قاریننی اېمس قارینی (قرآن یادلهگن کیشینی انگلهتهدی)، قارین سۉزیگه «ای» افیکسی قۉشیشده آخرگی «این» بۉغینیدهگی «ای» حرفی یېمیریلیب کېتهدی و بو سۉز اېندی «قارنی» دېب یازیلهدی. بو گپلر کیریلل الفباسیدهگی میده-چویده معمالر. لاتین الفباسیده اېسه اېندی «باغ» سۉزیگه «گه» افیکسینی قۉشسنگیز کیریللچهدهگیدېک «باققه» اېمَس، «باغگه»، «تاققه» اېمَس «تاغگه» دېب یازیشیمیز کېرهک. قیسقهسی مشقتلی محنت ینه ایجادي گروهیمیزنی قمرهب آلدی. اما، «محنتنینگ تگی راحت» دېب بېچیزگه ایتیشمهیدی.
اېسینگیزده بۉلسه، علی شیر نوايی فلمی (باش رۉلده ر. همرایېف) ده باش قهرمان همصحبتیگه «تورکي تیلده فعلنینگ امکانیتلری جوده کتّه» دېیدی. فعللرنینگ شکلینی یهسش بۉییچه ایکّیته شاگردیم بیلن آلیب بارگن ایشلریم، تاریخي کشفیاتگه آلیب کېلدی. یعنی، اگر قۉییب بېرسه زمانهوي اۉزبېک تیلیده بیرتهگینه «اۉتماق» فعلی نینگ 500.000 ته شکلینی یهسش ممکن اېکن. تصور قیلینگ مینگته فعلنینگ 500.000 ته شکلینی یهسشینگیز دستور بازهسی 500 میلیونته سۉزدن آشیب کېتهدی! تۉغری، بو سۉزلرنینگ کۉپچیلیگی خلق آرهسیده، شېوهده استعمالده بۉلسههم، آو و نشریاتلر تمانیدن حاضرگی کونده ایشلهتیلمهیدی. فعل شکللرینی یهسش بۉییچه بیرانته قدیمگی عالِم یاکه زمانهوي فیلولوگ علمي ایش آلیب بارگنی حقیده بیزده معلومات یۉق. بیرته سۉزنینگ شکللری شونچه کۉپ بۉلیشی بلکه، اۉزبېک تیلیمیز بایلیگی نتیجهسیدیر. بیز تۉستدن چیقیب قالگن ینگیلیکده تؤختهب قالمهسلیک اوچون اونینگ 175.400 ته شکلینی یهسهدیگو، اختراعمیزنی پتېنتلشتیریب قۉیدیک. نهایت یرهتگننینگ یاردمی طفیلی «یوریده-عارفا» کامپیوتېر دستوری بازهسیگه 200 میلیوندن آرتیق اۉزبېک سۉزلرینی جایلَب، اونینگ کیریل و لاتین الفبالریده املایی خطالرنی تېکشیرووچی دستوری یرهتیلدی.
فایدهلهنووچیگه قولهیلیک یرهتیش اوچون دستور بیلن ایشلهیاتگنده کامپیوتېر سیچقانچهسی نیزهسی قهیسی سۉز اوستیگه بارسه، اۉشه سۉز نیمهنی انگلهتیشی هم کۉرینیشینی هم قیلهآلسک، بیز نینگ دستوریمیز MDH دولتلریده انالوگی بۉلمهگن دستورگه ایلنهدی!
شوکرکیم، کامپیوتېر دستورچیلر اۉزیمیزنینگ فیرمهنینگ آدملری، ایتیشهدیکو «قازان قویووچی، قازان قولاغاینی ایستهگن جاییدن قۉیهدی» دېب. اما، هر بیر سۉز شرحینی دستورگه جایلشتیریشدن آلدین اونی یخشیلب تېکشیریب چیقیش کېرهک.
ینه اۉتگن ییلگی ایشلرگه قَیتیشگه تۉغری کېلدی و اېندی اۉتگن ییلگی ارمانیم اوشهلیب، یونان عالِملری ایتگن، بیز اوچون جومباق بۉلگن سۉزلر سِحری آچیلیب کېتدی-یو. محنتیم حاصلهسی اۉلراق اوشبو مقاله کوتیلمهگنده پیدا بۉلدی و اونی سیزگه احترام ایله تقدیم اېتهمن.
هه، حاضرگی «اۉزبېک» سۉزی اۉغوز و بېرک سۉزلریدن تشکیل تاپگن (بېرک اسمی تورکلرده و آلمانلرده بېرگ شکلیده حاضر هم اوچرهیدی). قزاقلردهگی «جوز» سۉزلری هم اۉغوزنی بیلدیرهدی، قیرغیزلر اېسه «قیرق اۉغوز» لر بۉلیب، حاضرگی اوزگېند، اصلیده اۉغوزکېنت بۉلگن. یعنی، بو بیلن ابوالغازی بهادرخان بابامیز نینگ «اۉغوزخان عمرینینگ آخریده ایسّیقکۉل اطرافینی اۉزیگه مکان قیلدی» دېگن معلوماتی تصدیقلنهدی.
ریم تاریخچیسی دیادارنینگ «تاریخ کتبخانهسی» ناملی اثری ایی II کتابی 2-بابیده، بیز تورکیلرنینگ جهانگیر بابامیز (اۉغوزخان- ا.ش.) حقیده گپیرگن گپلری هم هېچ استثناسیز اۉز تصدیغینی تاپیب توریبدی:
«اېندی هندوستان چېگرهلریده یشاوچی سکیفلر حقیده گپلشهیلیک. باشلهنیشیده اولر اونچه کتّه بۉلمهگن مکانده یشهگنلر، بیراق کېینچهلیک اۉزلرینینگ قۉرقمَس و جسورلیکلریگه تیهنیب، جوده شهرتلی و جنگاور خلققه ایلهندیلر. اېنگ اوّلگی سکیفلر اراکس (یونانلر امودریانی هم شوندهی اتهشگن –ا.ش.) بۉیلریدهگی یېرلرده یشهب، اونچهلیک کۉپ بۉلمهگنلر... اما، اولرنینگ شاهلریدن بیری تاغلی جایلردن کاوکزگچه، تېکیسلیکده اېسه مېاتيه قۉلیگچه (ازاو دېنگیزی Azov dengizi، تنهیدگچه (دان دریاسی Don daryosi بۉلگن یېرلرنی اېگهلهگن. اوندن سۉنگ سکیفلرFrakiya فرهکيه... مصرده اېسه نیلگهچه... شرق اقیانوسیگهچه... کهسپي و مېاتيه Meotiyaکۉلیگهچه یېتیب بارگنلر. بعضی بیر اتاقلی شاهلرنینگ آتلری سکیفلرنینگ تورلی شهابچهلری- سهکلر، مسّهگېتلر، اریمسپلر arimasplar (کۉزی یاییقلر) و هکذالرگه نام بۉلیب اۉتگن «قدیمگی تاریخچیلر اۉرته آسيا حقیده» «یوریست-مېدیه مرکزی» تاشکېنت-2008-ییل 60-بېت).
هه، اۉغوزخاننینگ دوروغی قدیمده یېتّی اقلیمگه معلوم و مشهور بۉلگن. بېکارگه ا.مهکېدانسکي آکسلر قیزیگه اویلنمهگنی اېندی توشونرلی بۉلیب قالدی.
تاریخده اۉغوزخاندن کېین دېیرلی 4000-ییلدن کېین توغیلگن ینه بیرته شخص خودّی شوندهی اۉغوزخان اسمینی باشقچهراق طرزده آلگنی معلوم.
اونینگ قبیلهسی- قییاتلرنینگ qiyotlarningبیر قِسمی، او توغیلیشیدن انچه اوّل قووغینگه اوچرهب، حاضرگی اۉزبېکستان حدودیدن کېتیب قالگن اېدیلر (میلاددن آلدینگی دورده یورتیمیز حدودیده قنگلی Qangli دولتی بۉلیب، اونینگ پایتختی قییات بۉلگنینی یادگه آلینگ). تۉغریراغی، بو شخص اۉغوزخان دېگن اسمنینگ عیناً اۉزینی اېمَس، اونگه قۉشیمچه قۉشیش آرقهلی تخلص صفتیده آلدی. اونی همه بیلهدی. او «چین»+«اۉغوز»+«خان»، یعنی «چینگیزخان» دیر.
چینگیزخان سۉزیدهگی «چین» سۉزی اوچ خیل معناده بۉلیشی ممکن. بیرینچیسی؛ «چینا» قدیمگی تورکي تیلده «بۉری»، یعنی داویورهک معناسیده. ایکّینچیسی؛ خـِتای چینّی ضبط اېتگن دېگن معناده، اوچینچیسی؛ حاضرگیدېک «حقیقي» معناسیده بۉلیشی ممکن.
چینگیزخان اۉز اۉغیللریدن بیریگه هم اۉغوزخان اسمینی قۉیدی. بو اسم چیغتای، چین+غوت+آی اېدی (تاشکېنتدهگی چیغتای محلهسی چینگیزخان اۉغلی شرَفیگه اېمَس، بلکه اوندن هم قدیمده یشهگن مشهور سرکرده نامیگه قۉییلگنینی بیر تهنیشیم سۉزلب بېرگندی.)
اۉغوزنینگ «غوت» یاکه «غایت» دېب تیلگه آلینیشی تاریخ صحیفهلریده پیدا بۉلیشی 13-14-عصرده، یعنی، بوندن 7-8 نچی عصر آلدین اېمَس، بلکه 35-36 عصر آلدین هم بۉلگن.
«تاریخ آتهسی» یونان عالِمی گېرادات بوندن 2500-ییل آلدین یشهگن و دشتِ قیپچاقدهگی سکیفلر پادشاهی ترغایتای حقیده شوندهی دېیدی: «...سکیفلر مملکتی قدیمده کیمسهسیز بۉلیب، دستلبکی انسان ترغایتای بۉلگن.» ترغایتای اسمی اۉرته عصرلرده دشتِ قیپچاق اهالیسی اۉرتهسیده ترغوتای، ترقوتای، شکلیده هم کېنگ ترقهلگن («شجرهیی تورک»).
گېراداتنینگ منه بو فکریگه تیهنیب، ترغایتای یشهگن دورنی حسابلهسه بۉلهدی: «...سکیفلر اۉز خلقلرینینگ کېلیب چیقیشی حقیده شولرنی حکایه قیلیشهدی. اولرنینگ حسابیچه، ترغایتای شاهلیگی زمانیدن دارا نینگ باستیریب کیریشی دوری آرهسی راپپه-راسه 1000-ییلنی تشکیل اېترمیش» (بو یېرده گپ اېران شاهی دارا نینگ دشتِ قیپچاققه میلاددن آلدینگی 500-ییللردهگی یوریشی نظرده توتیلیپتی-ا.ش).
هه، «غوت» سۉزی هم اۉغوزنی انگلهتهدی! هه، بو سۉزنی گېرادات «گېت» دېیه دنیاگه تهنیتدی. هه، بوندن 2500-ییل گېرادات ایتگن ترگیتهی اصلیده «تورک» «گیت» «ای» سۉزلریدن، «مسّه+گېت» اېسه «کتّه گېت»لر معناسینی انگلهتیب، مسّهگېتلر حاضر هم شو یېرده یهششهدی، اولر حاضرگی «قۉنغیراتلر» دیر! بو سۉز حقیدهگی دلیلنی کېلتیریشدن آلدین جوده مشهور بیر سۉزیمیزنی اېتیمالاگيهسیگه نظر سالیش لازم بۉلهدی. بو سۉز «کېنت» سۉزیدیر.
همهمیزگه معلوم قازاغیستان حدودیده بیکنور (بایقۉنور) دېگن کاسمودروم (اوچاغ میدانی) جایلهشگن. منه شو شهر نامینینگ اېتیمالاگيهسیگه نظر سالسک، تورکيچه «بای»+ «قۉنور» سۉزلریدن تشکیل تاپهدی. شو سۉزنینگ اۉخشهشی اۉزبېکستانده ایکّی جایده بار، بیری بایقۉنغیر- صفتیده جیزّهخ ولایتی بخمل تومنیدهگی قیشلاق صفتیده کېلهدی و تاپانامیست عالِمیمیز سویون قارهیېو نینگ فکرلریچه: «بایقۉنغیر اېتنانیم، اصلی قۉنغیرات قبیلهسی ترکیبیگه کیرسه کېرهک. چونکی قۉنغیرات سۉزینینگ اۉزهگی قۉنغیر، آت اېسه کۉپلیک افیکسی. قازاغیستاندهگی بایقۉنغیر کاسمودرومی هم اۉشه اوروغ نامیدن. بایقۉنغیر دېگن اسم هم بار»، دېییلهدی.
ایکّینچی شونگه اۉخشهش تاپانیم قشقهدریا ولایتی کاسان تومنیدهگی بایغاوندی قیشلاغی نامیده اوچرهیدی. قدیمده، حاضر هم کۉپکریسی بار تۉیلرده تۉیگه کېلگن مهمانلر- چاپنداز، پالوانلر و باشقهلر اوچون قۉنی-قۉشنیلرنینگ اویلری اجرهتیلهدی و مذکور مهمانخانهنی «قۉنیق» دېییشهدی. قۉنیق سۉزی «قۉنی-قۉشنی» سۉزیده هم بار. دېمک «قۉنور»، «قۉندی»، «قۉنیک»، «قۉنی» سۉزی مقیم یشهیاتگن کیشیگه نسبتاً قۉللـهنیلگن.
بابامیز ابوالغازی بهادرخان قدیمگی تورکي تیلده «ت» حرفینینگ ایکّی خصوصیتینی ایتهدی. بیرینچیسی تونگوت سۉزیدهگی سۉز، «تونگو»- خـِتایچه «دېوار» تورکي «ت» قۉشیلیشی بیلن «دېوار+چی» (بو یېرده دېوار قۉریقچیسی معناسیده) کېلیشینی ایتهدی. ایکّینچی مراتبه «ت» سۉزینینگ کۉپلیک معناسینی انگلهتیشینی هم اَیتهدی. یعنی، «قهیان» «تاغدن آقیب کېلهیاتگن سېل» نی انگلهتسه، «قییات» سۉزی «سېل تۉپلنهدیگن جای» معناسینی بېرهدی، دېیدی او. «بای آووللر» سۉزی حاضرگی کونده بایاووت شکلیده حاضر سِردریا ولایتیدهگی تومن نامیده تورگهنینی هم ایتیب اۉتیش جایز.
خلاصه شوکی، «کېنت» سۉزینینگ کېلیب چیقیشی اوّلباشدهگی «قۉنت» یاکه «قانت» سۉزیدن پیدا بۉلگن. یعنی، «قۉنت» سۉزی «قۉنگنلر» ، «اۉرنهشگنلر»، «مقیم یشهیاتگنلر» معناسیده ایشلهتیلیب، کېینچهلیک بو سۉز شهر نامینی انگلهتگن.
بوندن کېلیب چیقهدیکی، سمرقندنینگ اېسکی تورکيچه نامی «سېمیز+کېنت»، «سېمیز+شهر»، یعنی «بایلر اۉرنهشگن شهر» (حاضرگی کونده هم سمرقندلیکلر یورتیمیزده اېنگ بای کیشیلر حسابلهنیشمهیدیمی؟) معناسینی بېرهدی.
اېندی «قۉنغیرات» سۉزینینگ اېتیمالاگيهسیگه نظر سالیش فرصتی یېتدی، چمهمده. معلومکی، اۉغوز سۉزی کېینچهلیک «غوز» هم «غوت» هم دېییلگن. مثلاً، غوزار سۉزی، «غوز+زر»، «غوز+لر» معناسینی انگلهتیشینی ایلگری ایتگنمیز. یوقاریدهگیدېک فورمولگه سالسک «غوت» سۉزی هم «غوزلر» معناسینی بېریب، «غوت» سۉزی تورکي اوروغلر «اۉنغوت»ده، سَل اۉزگرگن شکلده «منغیت» سۉزیده هم بار.
بوندن اېسه «قۉنغیرات» سۉزی «قۉنور+غوت»، یعنی قدیمده «اۉتراقلشگن، مقیم یشهی باشلهگن اۉغوزلر» معناسیده کېلهیاتگنلیگینی کۉرهمیز. کېینچهلیک بو سۉزنینگ شکلی اۉزگریب قۉنغیرات بۉلیب کېتگهنینی فرض قیلسک بۉلهدی. تورکي سۉزلر تلفظی اۉزگریب کېتیشی تاریخي قانونیت، چنانچی بیزدهگی «قهلدیرغاچ» سۉزی، گاگاووزلرده «قیرلنغآچ» شکلیده اوچرهیدی. مثلاً، افغانستاندهگی اساساً تورکیلر یشهگن هرات شهرینی هم قۉنغیرات سۉزیدن کېلیب چیققنلیگینی تخمین قیلیش ممکن. شهر دېگنده کۉپچیلیک اهالی توشونیلگنی اوچون، «مسّهگېت» سۉزی عیناً کۉپلیک معناسیده «کۉپچیلیک غوتلر» معناسینی بېرهدی.
ابوالغازی بهادرخان بیزنینگ یورتیمیزدهگی جوده کۉپ اوروغ اَیماقلرنینگ کېلیب چیقیشینی سۉزلهسه-ده، اېنگ کتّه قبیلهلر قۉنغیراتلر (قۉنغیرات اسملی شخصدن ترقهلگن دېیدی، خلاص)، قتغانلر (اولر اېنگ قدیمگی خلق دېییش بیلن چېکلنهدی) حقیده قسماً، سرایلر حقیده اېسه عموماً فکر بیلدیرمهیدی. او بُخارا سۉزینینگ کېلیب چیقیشینی هم ایتمهی، «علم جمع بۉلگن جای» معناسینی بیلدیرهدی، دېگن فکرنی بېرهدی.
یوقاریده ابوالغازی بهادرخاننینگ آبېکتیولیگی حقیده گپیرگندیک. منه شو مثاللرنینگ اۉزی، اۉز قدرینی یېرگه اوریشنی ایستهمهگن، اۉزینی حرمت قیلگن شاهنینگ اۉزی ایشانچ حاصل قیلمهگن دلیللرنی ایتیشدن تيیلگنلیگینینگ اثباتیدیر، خواهینخواهی.
بیز یوقاریده گېرادات فکرلری آرقهلی قۉنغیرات سۉزینینگ اېتیمالاگيهسی حقیده فکر یوریتدیک.
اېندی «قتغان» سۉزی حقیده.
مېنینگ فکریمچه بو سۉز هم اۉغوزخان بیلن باغلیق بۉلیب، قتغان سۉزی دستلب «غوت»-«آغهم» (قَیناغهم کبی) سۉزلریدن تشکیل بۉلگن. اۉغوزلر، غوتلر، یعنی پادشاهزادهلر سۉزی کېینچهلیک پیدا بۉلگن «قوت» سۉزینی کېلتیریب چیقرگن شېکیلّی (تۉرک-کۉرک کبی). شونینگ اوچون قتغان سۉزینینگ کېینگی کۉرینیشی «قوتاغهم» بۉلیب، ییللر اۉتیشی بیلن قتغان بۉلیب کېتگن بۉلیشی کېرهک. قدیمگی شونگه اۉخشهش سۉز حاضرگی ایرکوتسک نامیده «اېر+قوت» سۉزیده بار. حاضرگی تیلیمیزدهگی قوتلیبېک، قوتتیبای یاکه بختیار سۉزلری هم عیناً اۉشه معناده.
دېمک اۉشه گېرادات ایتگن گېتلر اولادی حاضرگی قتغانلر، قۉنغیراتلر، منغیتلر و باشقهلردیر.
خۉش انتیک یونان و ریم عالِملری ایتگن آکسلر کیم؟
بولر حاضرده اۉزبیکلر ترکیبیدهگی مینگلر، سرایلر، اوزلر، یوزلر و باشقهلر، آزربایجانلر، تورکمنلر، تورکلر، قزاق و قیرغیزلر و هکذالر دیر. بوندن تشقری آکسلر بویوک بریتانيهده هم بار. آکس سۉزی انگلیسلرده «هۉکیز» معناسینی بېرهدی. بیزده هم حاضرگی هۉکیز اۉرته عصرلرده اۉکۉز دېییلگن. انگليهدهگی آکسفارد سۉزی هم عیناً آکسلر قۉلتیغی، یعنی سوو بۉیی دېییلیشی بېچیزگه ایتیلمهگن اېکن.
هه، تکرارلش بۉلسه هم تأکیدلب اۉتهی، اۉرته عصرلرده بیزنینگ یورتیمیزنی اروپالیکلر ترانساکسینه، ترانساکسنيه (یعنی «آکسلر کۉچیب بارگن یېر») دېگنلری بېچیزگه اېمهسلیگینی یوقاریده تیلگه آلدیک.
سوو بیزده قدیمدن قدرلنگن و اونگه جوده احترام بیلن مناسبتده بۉلینگن. چینگیزخاننینگ یساغی (قانونلری تۉپلهمی) ده سوونی افلاسلهنتیرگنلیک اوچون اۉلیم جزاسی تعیینلنگنی هم تۉغری گپ. سوو منبعلریگه اسم قۉییش فنده گیدرانیم دېییلهدی، بیرگینه نوايی ولایتیده 4000ته گیدرانیم بارلیگینی ایتسهم، گپلریم اساسلی اېکنلیگیگه ایشانهرسیز.
حاضرگی امودریانینگ اېسکی نامی هم اۉغاۉز O‘g‘o‘z، یعنی مشهور عدالتلی شاه و سرکرده اۉغوزخان شرَفیگه قۉییلیشی تورکي مېنتهلیتېتگه ماس.
ینه بیر گپ- یورتیمیزدهگی اوّلگی اۉغوزدریا، کېینگی امودریا، سُرخاندریا، سِردریا، قشقهدریا سۉزلرینینگ برچهسی سرکردهلر نامیگه قۉییلگن!
اۉغوز سۉزی اسلام دینی یورتیمیزگه یاییلیشی عاقبتیده امیر سۉزیگه اۉز جایینی بۉشهتگن، شېکیلّی. عرب تیلیدهگی امیر سۉزی هم سرکرده معناسینی بېرهدی. کیم بیلهدی بو نام عرب امیرلری شرَفیگه قۉییلگنمی، عباسيلرنی خلیفهلیک تختیگه قَیترگن تورکي سرکرده ابومسلم شرَفیگه قۉییلگنمی یاکه تورکي شاه محمود غزنوي شرَفیگهمی، بو حاضرچه نامعلوم.
هر حالده بعضی معلوماتلرده کېلتیریلگنیدېک «امو» سۉزی، «اۉراغده یۉق، مشاقده یۉق» اېتیمالاگيهسی نامعلوم «امول» سۉزیدن پیدا بۉلمهگن.
قشقه سۉزی هم، تورکي تیلده سرکرده معناسینی بېریب، بو سۉز شو یېرده جنگلر آلیب بارگن موقننه، جلاالدین منگوبېردی یاکه شو دریا یقینیده توغیلگن امیر تېمور شرَفیگه قۉییلگن بۉلیشی هم ممکن.
نېگه سرکردهلر نامیگه دېیسیزمی؟ مردلیک دایم خلقیمیزده قدرلنگن و خلق مرد فرزندلری قیلگن ایشلری اونوتیلمَسلیگی اوچون خاطره صفتیده اونینگ نامینی اۉز قبیلهلریگه، فرزندلریگه، دریالریگه، جیوگرافیک منزللریگه نام صفتیده قۉیگن.
منبع: «ادبیات- تاریخ» سایتی
یازووچی: انورشکوروف
الفبا اوگیرووچی: داکتر عزیز الله فاریابی
محبوب القلوب، تعلیمی، تربیتی و سرگرمی
قاری عظیمی، شرح زندگانی و دیوان مکمل
یولدوزلر، شرح زندگانی شعرای اوزبیک
بنیاد اجتماعی و فرهنگی بیانی فیس بوک
استاد ملا تاج محمد سرپلی، درفیس بوک
بیناد اجتماعی و فرهنگی بیانی در یوتوب
استاد ملا تاج محمد سرپلی در یوتوب
بازی های عامیانۀ اوزبیکان جوزجان، یارقین
نشرات ما در فضای مجازی
افــغـانسـتـان نـیـنـگ شـمالی ولایتـلریده استـقامـت قـیـلووچی اؤزبـیـکـلـر، باشقه خـلقـلر قـطاری، اؤزی نـیـنـگ جوده بای و رنگ بــه رنـگ آغــزهکــی ایـجـادی بـیـلـن اجــرهلـیـب تـورهدی. مــذکــور مـیــراثـنـی تــؤپلـهش و نـشـر ایـتـیـش، اؤرگـهنیش و عــامــهلـشتیریش ایشلری سؤنگی ییللر دوامـیـده یــؤلـگه قــویــیــلـه بــاشلهندی. ایـنـیـقـسـه، افـغـانسـتان اؤزبیکلری خلق آغزهکی ایجادی نمونهلری نینگ «خلق دُر دانــهلــری» نـامـی بیلن ۱۳۵۹هـجــری و ۱۹۸۰ مــیــلادی یـیـلـده کـابـلـده علیحده کــتــاب حــالــیــده نــشــر ایـتـیـلـیـشی، افــغــانــسـتـان خـلـقـلــری نـیـنـگ ادبی- مـــدنـــی حــیــاتـــیـــده کـــتــتــه واقـعـه بؤلیب قالدی... ا
نـواخـتـن دوتـار از زمــان قـدیـم بدینسو در بـیـن مــردم تـُـرکـمـن مـروج است. الـبـتـه این آلۀ موسیقی جایگاه خـاص را در بـیـن مــردم کسب نـمـوده اسـت. از ایـن سبب دوتـــارنـــوازان بــزرگ و معروف در قسمت استـفـاده و نــوازنـدهگی افـتـخـار بـزرگ را بـرای مـردم بـخـشـیــده اسـت. دوتـار یک آلۀ موسیقی کلاسیک و قدیمی بوده و در بین مردم تـُرکمن مـروج اسـت که تـوسـط انگشتان نوازندهگان بزرگ و معروف نواخته میشود. نوازنـدهگـانـی کـه بـه رمـز هـای هـنـری آن بـلـدیـت کـامل دارند، در محافل بـزرگ با کمپوز های خوب دوتار مینـوازنـد و مردم به آواز آن خوب گوش فرا میدهـنـد و تـماشاچیان خود را خوش و... ا
استـعـدادلـی قـوشـقـارچــه چــالـووچـی، سحرلی آوازگه ایگه اشـولـهچـی و مـاهـر بستـهکـار خـیـر محمد چاووش افغانستان مـوسـیـقـی صنعتی رواجیـگه سلـمـاقلی اولــوش قـوشگن صـنـعـتـکار. او «ظــفــر» انـســامــبـلـی گـه فـعـالیت باشلهمسدن ایلگری اشولهچـیلیک بیلن دانگی چیقیب «سرپل بلبلی» دیـب آت کـوتـرگـن ایـدی. چـــاووش هـنــری فـعـالـیـتــــی «ظــفـر» گـــروهی نیـنـگ تـانـگـیدن باشلهب 1360 ییللرگچه اوزلـوکسیز صورتده دوام تاپدی. او اوشبو مـوسـیـقـی گــروه تـرکـیـبـی ده هـنـری ایـجـادی ایـش قـیــلـیـب کـتــتـــه تورکومگــه ایــگـه، اوزبـیکچه اشولهلرنینگ آرشیفلریده ثبت قیلیب قویدی. ا
افغاستاندهگی اتاقلی انقلابی شاعرلردن بـیـری عـبـدالحکیم شرعی جوزجانی دیر. او ۱۹۳۴ یـیــلـی جــوزجــان ولایـتـیـدهگی سـرپـل شهـریـده بیر ضیالی عایلهده دنیا گـه کیـلگن. اونینگ تاغهسی قاری محمد عظیم عظیمی افغـانـستانـدهگی مشهور و اقــتــدارلــی اوزبـیـک شـاعـری. اونـینگ اوغــلـی محـمـد کـریـم ذره عـظـیمی هم حاضرگــی زمـان افـغـانستان نینگ اوزبیک یـیـتـوک شـاعرلریدن بیری حسابلـنـهدی. بـولـهجـک شاعـر باشلانغیچ معلوماتلرنی سرپل شهریده حاصـل قیلدی. ۵۰ ییللرده او طـلـبهلـیـک پیتیده کابل اونیورسیتیتیده اونلَب انقلابی روحدهگی سـتـودیــنـتلــر (مـحـصـللـر) بـیــلــن دوســتلَــشـــدی، هـــمــده... ا
اوشـبـو کـتـاب قــدیـم زمـانلردن باشلهب، اونونچی هجری عصر نینگ باشلریگـهچـه یـشهب ایـجـاد قـیـلگن شاعرلرنینگ شرح احوالی و اولرنـیـنـگ اثـرلـریدن نمونهلرنی اوز ایـچیگه آلهدی. اوشبو کتابنی نـشرگه تــیــارلَشـده مهم کتابلردن مـواد آلـیـندی. مــصـرعـی اساسـیـده ۸۷۴ نـچی هجری قـمـریـنـی قـبـول قـیـلیب آلدیک. شونینگ دیک حضرت خـواجـه احـمـد یـسّوی گــــه نــســبــت بـیـریـلــــگـن حـکـــــمـــت لـر، نـســـبـتـی مسـتنـد بولــمهگنی اوچون و ۱۳ـ۱۵ نـــچــی عـصـــرلـرده بـو حـــقـــده مـعـلـــومـات بـولـمـــهگنــــی سببـلـی بو جلددن تـوشوروب قـالـدیــریلدی. بو بارهده ایکّـیـنـچـی جــلــدده مـفـصـل مـعـلـومـات بـیـرهمـیــز... ا
فـرزنــد بـرومــنــد خلــق اوزبـیک شادروان عبـدالغفار بیانی پس از مبارزات خستگی ناپذیر طولانی و خدمــات ارزنده، در نتیجهٔ رقابت نامشروع و دسیسـه آمیز دشمنان دوســت نـمـا و تضـیـیـقـات ارتـجـاع سیاه داخـلـی نـاگزیر شد به کشور تاجیکستان پناهنده شــود و بـا خــانــوادهٔ خود در آنجا اقــامـت اختـیـار کـنـد. عبدالغفار بیانی در شرایط دشـوار مـهـاجـرت بــه تــاریـــخ 18 جـوزای سـال 1379 در یـکـی از شفاخانه های شهر دوشـنـبـه پاـیتخت تاجیکستان زندگی را پدرود گفت و در همانجا به خاک سپرده شد. امـسال از درگـذشـت فـرزنـد مـتـعـهـد و فـداکـار خـلـق اوزبیک مـرحـوم عـبدالغفار بیانی در شهر دوشنبه پایتخت جمهوری تاجیکستان پانزده... ا
اوزی نینگ موفقیت سِرینی قـویـیـدهگـی اون ایکـّــی اصــلگــه باغلیق بولگنینـی ایـتـیـب، اوغــیـــللـریدن اوشبو نکتهلرنی دقتگـه آلـیـشلــــریـنـی ایـستـهگن:ـ الله تــعــالـی دیــنــی و حـضـرت مـحمد (ص) نــیــنــگ شــرعــیــتــینــی دنــیـــا گـــه یـیـتـکهزیشنی اوزیمگه بیر اساس بیلدیم و هر زمان و هر مکانده اسلامنی اساس قـیـلـیـب قـویـدیـم. تـیـگـرهگـیـمـــدهگـــی کیشیلرنی ایکّیگه بولدیم، اولکهلرنینگ فتح یا ده فتـح ایـتکن مملکتلر ادارهسی اوچــون بــعــضیلــری قیـلیچلر بیلن و بیر قطار مـشــورهلـری بیـلـن مـیــنـگه یــاردم ایـتدیلر. اولرنینگ اقبالی یوقاری کیتیشی اوچـــون، اوز یـانیمگه آلدیم. اولر کوشکیم نینگ زینتی ایدیلر... ا
اۉیــیــن بالــهلــرنـیـنـگ جسمی و ذهنی اولــغــهییــشی و اۉسـیـشی اوچون مهم عــامل دیــر. شـونگـه کــۉره، اۉیین هر بیر بلهنینگ طبیعی حقی دیر. بـالـهلـر ییللر و عصرلر دوامیده، نسلدن-نسلگه اۉینهماق اوچـون تـورلـی اۉیینـلرنی کشف یا اختراع اېـتـگـنـلـر. کـتّه یـاشـلـیـلر ارقهلی اختراع قـیـلـیـنـگـن یا بلهلر بیلن اۉینهلهدیگن جدا سنـاقـلـی اۉییـنـلرنی حسابگه آلمهگنده، اۉیینـلـرنـینگ دېیرلی برچهسی بلهلرنینگ اۉزلــری اۉز فــطــری استـعـداد، تــفـکـر و تجربهلری ارقـهلـی یــرهتـگـن و اخــتـــراع قیلگنلر. بلهلر اۉیینلری نینگ بــیر قسمی دایــمــی بـۉلـمـهی، بلـکه زمان اۉتیشی، تــورمــوش شـرایـطـی نـیـنـگ اجتماعی-اقتصادی وضعیتی... ا
عبدالسمیع صورتچی (جـوزجـانانی) پسر چهارم الحاج ملا عبدالـرحـمـان، زادگـــــاۀ مـحــلـۀ بـاغـات کـوچۀ اپردی، گذر رحمت آباد، مرکز ولایت سرپل. ســـال تــولــدش میزان 1342 هجری خورشیدی. تحصیلش ماستری در نـقـاشــی از انستیتوت آرت و تیاتر جـمـهـوری بـیـلاروسـیه. تـحـصـیـلات مسلکی و ابـتـدایـی: اکـمال آموزش دورۀ شش سالۀ کورس هـای مؤسسۀ هنری غلام مـحـمـد مـیـمـنـه گـی و اخذ دیپلوم عالی، مـعـلـم بــرای مـــدت سـه سال از شروع صنف دهم لـیـسـه تـا آغـاز فاکولتۀ آماده گـی در کــورس هــای نـقـاشی که تحت نظر نقاشان آسیای میانۀ خانۀ علم و فـرهـنـگ کـابـل تـدریـس میکـرد. دروس متوسطه و لیسه را در... ا
فـرزنـد بـرومـنــد خـلـق اوزبـیـک شـادروان عبدالغفار بیانی پس از مـبارزات خستگی نـاپـذیر طولانی و خدمات ارزنده، در نتیجهٔ رقابت نامـشروع و دسیسه آمیز دشمنان دوست نـمـا و تـضـیـیـقـات ارتـجـاع سیـاه داخـلـی نـاگزیر شد به کشور تاجیکستان پـنـاهـنده شود و بـا خـانـوادهٔ خـود در آنجا اقــامــت اختـیـار کـند. عبدالغفار بیانی در شــرایــط دشــوار مـهـاجرت بـه تـاریـخ 18 جوزای ســال 1379 در یـکـی از شفاخانه هـای شهـر دوشـنـبه پایتخت تاجیکستان زندگی را پدرود گفت و در همانجا به خاک ســپـــرده شـد. امـــسال از درگــذشـــت ایــن فـــرزنـــد مـتــعـهـــد و فــداکـار خلق اوزبیک مرحوم عبدالغفار... ا
این مقاله به صفت مقدمه برای نخستین نشر خـمـسـۀ تـورکـی علـیشیر نوایی در افـغـانسـتـان نـوشـتـه شـده و خـلاصۀ آن توسط نویسنده در سمپوزیوم بین المللی تـجـلـیـل از 550 مـیـن سـالـگـرد امیر کبیر عـلـیـشـیـر نـوایـی در کـابـل خوانده شده بـود. نـشـر کـتـاب قـطـور خـمـسۀ تورکی نـوایـی بـا بـیـش از 24000 بیت در مطبعۀ دولـتـی کـابـل بـه هـمـت والای شـادروان جناب فضل الحق خالقیار صدر اعظم وقت افغانستـان مـیـسـر گـردیـد. ایشان که به قـوم معـروف تیموریان هرات منسوبند، به تمدن کورگانیان اخــلاص و عــلاقــمــنـدی خــاصـی داشـتـنـد و در مـدت زمـانـی که مـتـصـدی امـور ولایت هـرات بــودنـد، بـــه ترمیم، حفظ و نگهداری... ا
در روز نـوروز هـنـگـام بــرافــراشـتن جـندۀ مــولاعـلی از هـر کـسی و خـانوادهیی به عـنوان آریایی و بنیانگذار تمدن آریایی یاد آوری شـد، مـگـر از تیـمــوریــان بـنیانگذار رنـسـانـس شـرق و نوایی که بنـیـانگـذار شـهـر مــزار شریف هـیـچ یـادی نشد. به متن بــیــانـیـهٔ ایـراد شــده، کــاری نـدارم فــقــط مـیخـواهـم بـه بـهـــانـۀ یــادی از نـوایـی و نـقـش آن در بـنـیـانگذاری شهر مــزار شـریـف و ادامــهٔ جـشــن نـــــوروز، مـطلبــی را که نوشته بودم و باری هم از فــیــس بـوک نـشر شـده بـود، دوبـاره بـه نـشـر بسـپــارم تــا یـــادی از آن اسـطورهٔ بزرگ هــمـه خــواهــی کرده باشم. بنای کــوچــک، اثــرات بـزرگ- به مناسبت 567 مین سالگرد تولد نوایی... ا
خمسه سرایی سنّت دیرینهيی در ادبیات مـشرق زمین به شمار میرود. آغاز گر این سـنـت پـسـنـدیـدۀ ادبـی، شاعر و متفکر بــزرگ سـدۀ ششم هجری، حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی مـتـخـلـص بـه نــظــامــی گنـجـهيی بود. خمسهسرای پــس از نـظـامـی بـه سنت نـیرومند ادبی مبدل گشت. سازگار با این سـنـت ادبـی بــرای هـر شـاعـری کـه به سـرودن خـمـسـه دسـت مـییـازیـد، این کــافــی نـبود که فقط پنج داستان منظوم بـسـرایـد. بل این داستان های پنجگانه از لحاظ مـوضـوع، ژانر، سوژه، وزن عروضی، سـیـمـاهـا و ترکیب خود نیز میـبـایــســت هـمـگـون بـا داسـتــان هــای «پنـج گنج» نظامی بوده... ا
ایـسـکـی اوزبـیک تیلی فـانیـتـیـکهسـی و گراماتـیکهسینی اورگـهنـیـشده عـلـی شـیــر نــوایــینـیـنگ «محاکمة اللغتین» اثــری اســاســی مـنــبـعلردن بیری دیر. شونینگ اوچون هم اوشـه دور تـیـلـیـنی اورگهنـیشده عالملر مذکور اثرگه تیز- تیز مـراجـعـت قـیـلـیـشهدی. فــــیـلالــوگـیـه فـنـلـری دوکـتــوری، پــروفــیسور ایرگش عمروف هم اونـلـی تـاووشلر حقیده فکر یـوریـتـیـش مـــقــصـیـدیـده اوزینـیـــنـگ «اونـلـیلـر قـــنـدهی تـصـنیف قیلینگن؟» مــقــالـهسـیده شـمـسیوف تـمـانـیـدن نـشـر ایـتـیـلـگَن «مـحاکـمة اللغتین» دن قـویـیـدهگـی کــوچـــیرمهنی کیلتیرهدی: «تــورکی، دامــدور، یـنـه تـورکـی انـدیـن دقیقراق دور... ا
در آغـاز کــلام مــیـخــواهم مـتـنـی را در مـورد مـوضـوع مـقـالـه ام بـخوانم: «پس بـعـد از آن مـنصور که خلیفه بود، اندیشه کـرد تـا قـضاء بـه کـسی دهد و مشاورت کرد بر یکی از چهار کس که فحول علماء بودند: یکی ابو حنـیـفـه و دوّم سُـفـیـان، سـوم شُرَیـک، چـهـارم مـسعر بن کَدّام. هر چهار را طلب کـردنـد... ا
از آن جــایـی که پـهنـۀ هستی و طبیعت مـتـشـکـل از اضـداد، تکامل و حرکت توأم بـا شــیــب و فـراز، نـور و ظـلمت، مرگ و زنــدگـی، صـحـت و مـرض جُـزء لایـنـفـک طـبـیــعـت مـاحـــول مـا مـیـبـاشـد، طـی اعصار و قرون متـوالی بشر پوینده به قدر تـوان و امـکـان در رفـع مـشـکلات و فـایق آمـدن بر آن نقشی از خود... ا
گـوزگــانــان یـا گـوزگـان کــه مـعــرب آن جـوزجانان یـا جـوزجـان اسـت، از ولایـت های قدیم و مهـم خـراسـان بـه شـمـار می آید. ایـن ولایـت، امــروز در گــوشـه شمـال غـرب کـشـور مـا واقع شده و با اندک تفاوت، اراضی سه ولایت فـعـلـی وطـن مــا- جـوزجـان فـعـلـی، فاریــاب و سـرپــل را در بــر مـی گـیـرد... ا
در دامنۀ تپـه هـای شرقـی شهر سرپل مـزاری هـست کـه از سـالـیــان قــدیــم مـعـروف بـوده، مـردم از ناحـیـتـهـای دور و نـزدیک، برای زیـارت و اتـحـاف دعــا در آنجا می آیند. تا سال 1327 شـمـسی، صـاحـب این تربت درسـت روشـن نـبــود و بــنــام امــام خـورد یـاد مـیـشـد. ولـی کـتـیـبـۀ دور گـنـبـد آن کـه بـخـط کـوفـی اسـت در آن سـال... ا
بـا وجـودیــکـه شهـر هـرات حملات چنگیز را تحمل کرده بود و در لشکر کشی های امیر تـیـمـور کـورگانی نیز متحمل خسارات جدی شــده بـود، در دورۀ فرزندان تیمور این شهر بــه یــکـی از بـا اهـمـیـت تـریـن شهر های مـشـرق زمـیـن تـبدیل گردیده، مرجع علما، شـعرا، هنرمندان و فرهنگیان سراسر قلمرو تـیـمـوری محـسـوب می گردید. شهر هرات کـه در مـهـمـتـرین آثـار تاریخی و جغرافیایی عـظـمـت آن مـورد تـوجـه قـرار گرفته است، بنـابـر داشتن تاریخ درخشان و برخورداری از تـمـدن غـنی با وجود حملات و لشکرکشی هـای مـتـعـدد، بـعـد از هـر شکـست دوباره بـزودی قـد بـرافـراشـتـه و خـسارات وارده را توانسته است جبران نماید... ا